تغییر شغل چیست؟
تغییر شغل اقدامی ترسناک بهنظر میرسد. بهطور کلی، هر چیزی که از جنس «تغییر» باشد، دشوار، زمانبر و ترسناک است؛ زیرا قرار است که از محدوده امن خود خارج شویم. عوض کردن شغل اما از مواردی است که بیش از پیش به گوش میرسد و هرروز نیز خواهان بیشتری پیدا میکند. شاید این مسئله در گذشته و در چند سال ابتدایی افراد که تازه وارد بازار کار شده بودند، مطرح بود، اما امروزه تقریباً حد و مرز سنی را رد کردهاست. در این مقاله تغییر شغل در سیمپل اچ آر قصد داریم به بررسی دلایل این اتفاق و بهترین گامهای انجام آن بپردازیم.
دلیل تغییر شغل چیست؟
شاید اصلیترین دلیل اینکه امروزه «تغییر شغل» زیاد شده است، این باشد که افراد بیشتری نگرش سنتی به کار را قبول ندارند؛ نگرشی که میگفت چند سال اول زندگی برای یادگیری، سپس وارد دوره جدی کار میشویم و سپس بازنشسته میشویم و از دستاوردهایی که داشتهایم، لذت میبریم. درحال حاضر، ما بیشتر با افرادی روبهرو هستیم که تغییرات مداوم در شغل خود ایجاد میکنند و آن سه مرحله را بهصورت خرد خرد درطول دوران زندگی خود انجام میدهند. آنها مهمترین دغدغهای که دارند، پیدا کردن کار معنادار برای زندگیشان است. علاوهبر این، هرجا که احساس کنند این معنا را پیدا نمیکنند، دیگر صبر و تحمل نسلهای قبل را ندارند و بلافاصله دست به کار میشوند. در این زمینه، ما پیشنهاد میکنیم ۲ مقالهای که در سیمپل اچ آر آماده کردهایم، تحت عنوانهای نگهداشت نیروی انسانی و تجربه کارکنان، را مطالعه کنید تا بتوانید به معنادادن کارهای پرسنل خود کمک کنید.
بهترین سن برای تغییر شغل
شاید در گذشته میتوانستیم بگوییم که بهترین زمان برای تغییر شغل، دهه ۲۰ سالگی افراد است؛ اما امروزه به هیچ عنوان چنین حرفی را صحیح نیست. شاید بهترین پاسخ به این سؤال، این باشد: «بهترین زمان برای تغییر شغل، هر زمانی است که شما احساس کنید باید شرایط خود را تغییر دهید.» مهمترین مؤلفه در عوض کردن شغل، خودِ «شما» هستید. همچنین مؤلفههای دیگری نیز به این پروسه، سرعت بخشیدهاند؛ مانند توسعه هوش مصنوعی که در مقاله تاثیر استفاده از هوش مصنوعی ChatGPT در سازمان و آینده کسب و کار آن را بررسی کردهایم.
بهطور کلی، سرعت تغییرات تکنولوژی در دنیا به اندازهای افزایش یافته است که بسیاری از مشاغلی که امروزه جزو مشاغل پرمتقاضی در دنیا هستند، تا ۲ سال گذشته وجود نداشتند. پس نیاز است که ماهم نیز همراه با این تغییرات، تغییر و خود را بهروز کنیم. بنابراین نیاز به تغییر دادن شغل، نهتنها چیز بدی نیست؛ بلکه اگر در شما وجود ندارد، احتمالاً شرایط محیطی خود را بهدرستی بررسی نکردهاید.
چرا تغییر شغل سخت است؟
هر تغییری سخت است، اما تغییر شغل در این دوران سختتر از قبل شده است. علاوهبر این، نمیتوان شغل خود را تغییر نداد؛ زیرا مجبور هستیم با تغییرات دنیا خود را بهروز و پیشرفت کنیم. در این راه ممکن است مسائل شخصی مختلفی نیز ما را تحت تأثیر قرار دهد اما بهطور کلی، مسائلی که باعث میشود این کار سختتر از گذشته صورت گیرد، شامل موارد زیر است:
- مسیر نامشخص: در گذشته، مسیر پیشرفت شغلی بسیار شفاف و مشخص بود. برای مثال، اگر قصد داشتید مدیر مالی شوید، میدانستید که باید تحصیلات دانشگاهی حسابداری داشته باشید. در ادامه نیز از فعالیتهای ساده و ابتدایی در حسابداری شروع کنید تا رفتهرفته بتوانید کارهای پیچیدهتر را انجام دهید و به مدیریت مالی برسید. اما امروزه با شغلهای جدیدی روبهرو هستیم که هنوز طراحی مسیر شغلی مشخصی برای آنها وجود ندارد و حتی هنوز وارد دانشگاهها نیز نشدهاند اما بازار به آنها نیاز دارد.
بنابراین، شغلهای بسیاری هستند که مسیر آکادمیک و مسیر شغلی مشخص ندارند که افراد آنها را ببینند و علاقه داشته باشند اما ندانند که از کجا باید شروع کنند و چطور وارد آن شغل شوند. چند دلیل برای وقوع این اتفاق وجود دارد که عبارتند از: کم شدن ارتفاق هرمی سازمانها و شکل گرفتن سازمانهای فلت در طراحی محیط کار که مراتب سازمانی در آنها معنی ندارد، فعالیت تعداد زیادی از متخصصین بهصورت فریلنسری و دورکاری که پارهوقت و مشاورهای با سازمانها کار میکنند.
- گم شدن: یکی دیگر از مواردی که باعث سختتر شدن مسیر تغییر شغل میشود، نداشتن یا کاهش احساس عضویت در گروه است. در دورههای قبل و باتوجه به اینکه مسیر شغلی افراد شفافتر بود، افراد با تخصصهای مشابه، بسیار سادهتر دور یکدیگر جمع میشدند؛ اما باتوجه به اینکه امروزه، افراد در مسیر شغلی خود تغییرات فراوانی انجام میدهند، پیدا کردن آن گروه دشوارتر شده و گم شدگی و تنها ماندن بیشتر احساس میشود.
باتوجه به اینکه این تغییر مسیر شغلی در سنین بالاتری نسبت به گذشته ادامه دارد و بهطور کلی، مهارتها در سِمتهای ارشدتر خاصتر میشود، بازهم پیدا کردن این گروه را دشوارتر میکند. درنتیجه همه اینها، اینطور بهنظر میرسد که برای فردی که در تغییر مسیر شغلی قرار گرفته، در این مسیر تنها است.
چگونه تغییر شغل دهیم؟
تا به اینجا با پیجوخمهای تغییر دادن شغل آشنا شدهاید و در ادامه، قصد داریم که ۳ گام عملی برای این کار را معرفی کنیم که بسیار ساده و درعین حال، کارآمد هستند.
- گام نخست: بدون مکث
بعد از اینکه تصمیم گرفتیم شغل خود را تغییر دهیم، معمولاً یک مکث طولانی همراه ما میشود و دیگر کاری انجام نمیدهیم. با اینکه میدانیم که دیگر دوست نداریم کاری که درحال انجامش هستیم را انجام دهیم، ولی نمیدانیم که چه کاری باید انجام دهیم. درنتیجه، زمان را به تعویق میاندازیم و صبر میکنیم تا تمام مراحل را بهطور کامل طراحی کنیم سپس شغل خود را تغییر دهیم. اما این روش کار نمیکند یا خیلی سخت کار میکند. پیشنهاد سیمپل اچ آر این است که در گام نخست تغییر شغل خود، هرکاری که همین حالا در توان شما است را انجام دهید و اجازه دهید بقیه موارد به مرور زمان ساخته و پرداخته شوند. این تمایل در ما وجود دارد که انجام کارها را به زمانی دیگر، که احساس میکنیم شرایط بهتری برای انجام آن داریم، موکول کنیم؛ اما باید سعی کنیم جلوی این تمایل را بگیریم.
- گام دوم: تحمل برزخ
ما درحال گذشتن از کارمان، از چیزی که برایمان بسیار شفاف است و هرروز آن را زندگی میکنیم، به سمت چیزی هستیم که برایمان جدید بوده و اطلاعاتمان نسبت به آن کامل نیست. این فاصله را میتوانیم برزخ بنامیم که درحال عبور از چیزی شفاف به چیزی نامشخص هستیم. این برزخ خوشایند نیست، زمانبر و اذیتکننده است، اما باید بدانید که یکی از مراحلی که در تغییر شغل باید آن را سپری کنید، این مرحله است. این مرحله برزخ نهتنها بد نیست؛ بلکه زمانی است که شما دقیقاً به آن نیاز دارید تا هویت جدید کاری خود را بسازید، مهارتهای جدیدی یاد بگیرید و ارتباطات تازهای را شکل دهید.
- گام سوم: معاشرت با حرفهایها
زمانی که در برزخ به سر میبرید، یکی از کارهایی که میتواند تغییر شغل شما را بسیار هموارتر کند، منتورینگ و پیدا کردن منتور مناسب در زمینه شغلی است که قصد ورود به آن را دارید. پیدا کردن شخصی که در حوزه موردنظر شما بهصورت حرفهای مشغول به کار است، میتواند جلوی بسیاری از اشتباهات ممکن شما را بگیرد.
مشکلات رایج در تغییر شغل
بهطور معمول، در تغییر شغل با مشکلات متفاوتی روبهرو میشویم که رایجترین آنها به شرح زیر است:
- نقطه آغاز: سختترین نقطه بعد از تصمیم به تغییر شغل، شروع کردن کارهایی است که باید برای آن انجام دهیم. معمولاً افراد بعد از اینکه تصمیم به این تغییر میگیرند، با یک مکث طولانی همراه میشوند و در حالت منفعل میمانند؛ زیرا نمیدانند که باید چه کاری انجام دهند.
- کمشدن اعتمادبهنفس: مشکل رایج دیگری که در فرآیند تغییر شغل با آن روبهرو میشویم، این است که نگران هستیم نتوانیم در شغل جدید موفق باشیم، نتوانیم پلههای ترقی را آنگونه که در سازمان فعلی خود طی کردهایم، در سازمان یا شغل جدید طی کنیم، نگرانیم که حقوقمان کاهش شدیدی داشته باشد و نتوانیم از پس هزینههای زندگیمان بربیاییم.
- شبکه ارتباطی: یکی از موارد دشوار در تغییر شغل این است که به دلیل اینکه شبکه ارتباطی و اطرافیان مناسبی در شغل مدنظرمان برای خودمان درست نکردهایم، علاوهبر اینکه دیدگاه درستی نسبت به شغل نداریم، برای مذاکره، ارسال رزومه و مصاحبه رفتن نیز دچار مشکل میشویم.
- نداشتن مهارت: شما در حال ورود به صنعت و شغلی جدید هستید؛ پس طبیعی است که مهارتهایی که برای شغل جدید مورد نیاز است را به طور کامل نداشته باشید. درواقع نداشتن مهارت کافی برای شغل جدید، مشکل جدی نیست؛ بلکه نداشتن برنامه برای یادگرفتن مهارتهای مورد نیاز شغل جدید مشکل مهم است.
به سادگی، شغلتان را تغییر دهید
با کاهش ماندگاری پرسنل در سازمان، افزایش سرعت تغییرات و نیاز بازارها و تغییر در ساختار سازمانی، نیاز به تغییر شغل بیش از پیش وجود داشته و احساس میشود. در کنار اینها، یادگرفتن این مهارت برای همه افرادی که فعالیت سازمانی انجام میدهند، ضروری است. باید توجه داشته باشیم که در عوض کردن شغل، بیشتر احتمال شکست برای انتظار طولانیمدت و کاری نکردن است و برای اینکه بتوانیم جلوی این اشتباه را بگیریم، باید همین امروز و الان، هر آن چیزی که میتوانیم برای تغییر شغلمان انجام دهیم را بهکار ببریم و اجازه دهیم با گذشت زمان، ادامه مسیر برایمان هموارتر شود.
نظرات شما