افزایش خلاقیت در سازمان و روش تقویت نوآوری
افزایش خلاقیت در سازمان به یکی از دغدغههای اساسی مدیران تبدیل شده است. از زمان جمله معروف هنری فورد که میگفت: «چرا هروقت یک جفت دست برای انجام کار میخواهم، یک مغز هم به آن چسبیده است»، زمان زیادی گذشته و خیلی چیزها تغییر کرده است؛ از هزینههای سنگین سازمان برای نوآوری در محیط کار و افزایش قدرت ذهن در کارکنان گرفته تا راه افتادن مسابقات طراحی بهترین معماری، لوگو، کدنویسی و… که همگی تلاش بر تقویت این روحیه دارند.
برای تقویت نوآوری در سازمان و خلاقیت سازمانی، میدانیم که افزایش تمرکز نیز لازم است. مدیتیشن انجام دهیم، موسیقی بیکلام گوش کنیم و هزاران راه تکراری دیگر نیز وجود دارد. اما این جا و در این مقاله افزایش خلاقیت در سازمان از سیمپل اچ آر، به دنبال راه حلی ساده و کارآمد برای یک مجموعه هستیم که بتواند کل رویکرد ما را نسبت به این موضوع بهبود دهد. برای این کار، به سراغ دانشگاه ماساچوست و هاروارد رفتهایم و به یک نکته ساده و بسیار پنهان در مدیریت خلاقیت در سازمان رسیدیم.
قانون افزایش خلاقیت در سازمان
سوپراستارهای فضای کاری، افرادی که عملکردی واقعاً خوب و پیشرفتی چشمگیر دارند، بهنظر میرسد که همیشه خوشحال هستند، انرژی دارند و در یک چالش و جنگ با خودشان برای پیروزیهای بیشتر قرار دارند؛ اما این قضیه در افراد عادی کمتر دیده میشود. در طی تحقیق انجام شده، مشخص شد که افراد عادی در مقایسه با سوپراستارها تفاوت چندانی ندارند؛ درواقع میتوان گفت که اصلاً تفاوتی ندارند!
تنها یک تفاوت وجود دارد و این است که سوپراستارها هرروز، خود را با یک پیشرفت کوچک، شارژ، باانرژی و با حال خوب نگه میدارند و این کار باعث میشود که هرروز عملکردشان «کمی» نسبت به روز قبل بهبود یابد و این «کم» ها در طولانیمدت، از آنان سوپراستار میسازد و از دیگران، افرادی «عادی».
در ادامه برای بررسی افزایش خلاقیت در سازمان با چک کردن خستهکننده دفترچههای ثبت روزانه فعالیت افرادی که خلاقیت بالایی داشتند، یک قانون کلی برای پیشرفت دیده شده است:
در بین تمام چیزهایی که روزانه روحیه و انگیزه انسان را شارژ میکنند، مهمترین عامل آن، داشتن «پیشرفت روزانه» است.
درواقع، هرچه بیشتر افراد احساس پیشرفت در کار داشته باشند، بیشتر احتمال دارد که درطول مدت کاری بلندمدت، آنان خلاق بمانند، روحیه خود را حفظ کنند که سازمان خلاق بهوجود آید. چه آنها در تلاش برای راهاندازی یک کمپین مارکتینگ بزرگ باشند، یا اضافه کردن فیچر جدید به اپلیکیشن؛ یا برای بهبود خط تولید تلاش کنند. موفقیت کوچک روزانه، حتی یک موفقیت کوچک، میتواند احساس آنان را درطول روز بهطور کامل، متفاوت کنند.
قدرت «پیشرفت» بهعنوان یکی از نیازهای اساسی بشریت شناخته است؛ اما بهطور کلی، در سازمان، توجه کمی به این نیاز اساسی افراد میشود از ظرفیت بالای آن برای تقویت روحیه و انگیزه استفاده نمیشود.
عامل افزایش خلاقیت در سازمان از نظر مدیران
درطی تحقیقی، از مدیران پرسیده شد که مهمترین عامل در افزایش خلاقیت در سازمان و تقویت انگیزه را چه میدانند؟ بعضی مدیران قدردانی از کارکنان را اولویت اول قرار دادند، بعضی دیگر روابط کاری و سومین پاسخ پرتکرار مدیران، شفافیت اهداف گفته شده بود. این درحالی است که عده بسیار کمی از مدیران «پیشرفت روزانه» در کار را بهعنوان یکی از عوامل اصلی حفظ انگیزه در کار شمرده بودند.
یعنی بهصورت کلی، در فرهنگ سازمانی، توجهی به «مسیر حرکت»، که همان پیشرفتهای کوچک روزانه هستند، نمیکنیم و توجه ما بیشتر برروی «منظره بالای قله» است.
این درحالی است که اگر مدیران برروی پیشرفتهای کوچک و روزانه تمرکز کنند، باعث میشود که از یکی از آفتهای جدی که در سازمانها، یعنی عدم تمرکز، جلوگیری کنند. بهعبارتی دیگر، با توجه بیشتر برروی مسیری که طی میکنیم، سرعت حرکتمان تا قله نیز بیشتر خواهد شد.
افزایش خلاقیت در سازمان به چه چیزهایی وابسته است؟
در طی تحقیق پانزده ساله دانشگاه ماساچوست برروی احساسات و عملکرد کارکنان در محل کار، در همان ابتدا روشن شد که هسته مرکزی تولید خلاقیت در ذهن انسانها و در ادامه، افزایش خلاقیت در سازمان وابستگی مستقیمی به موارد زیر دارد:
- احساسات مثبت: چقدر فرد احساس خوشحالی میکند.
- انگیزه: چقدر انگیزه برای انجام کار بهصورت درونی (نه پاداش خارجی) دارند.
- درک هدف کار: چقدر به سازمانشان و ارزش کارشان واقف هستند و کار معنادار دارند.
یعنی هرچه فرد احساس بهتری داشته باشد، انگیزهاش بیشتر باشد و کار برایش معنیدار باشد، احتمال بروز خلاقیتش در کار بیشتر خواهد شد.
منظور از کار معنیدار این است که برای مثال، شخصی که وظیفه خوش آمد گویی در رستوران را دارد، انجام کار برایش معنی خاصی ندارد. یا برای فردی که مسئول شستشوی ظروف رستوران است، خلاقیت جایی ندارد. کسی که مسئول تحویل بار در انبار است، البته که برای تمام این مشاغل میتوان معنا ساخت و خلاقیت در شیوه انجام آن ایجاد کرد، اما در مقایسه شخصی که مدیر مارکتینگ، مسئول تحقیق و توسعه و یا طراح گرافیک است، قطعاً کار سختتری در پیش دارد. یکی از معنادارترین مشاغل در تمام کشورها، شغلهای نظامی و امنیتی کشور هستند که با مفاهیمی مانند حفظ امنیت هموطن و خانواده، گره خوردهاند.
عوامل موثر بر رشد خلاقیت کارکنان در سازمان
بهطور کلی مشخص شده است که احساسات کارکنان از جهات مختلف به میزان رشد خلاقیت در سازمان وابسته است و بهنوعی میتوان گفت که رابطه مستقیم دارند. در ادامه، انواع مواردی که برروی احساسات کارمندان تأثیر میگذارد را بررسی میکنیم.
- روزهای کاری خوب و روزهای کاری بد
در ادامه این تحقیق برای افزایش خلاقیت در سازمان، بهترین و بدترین روزهای کاری کارمندان مورد بررسی قرار گرفت. در بهترین روزهای کاری، وجه مشترک اکثر کارمندان، احساس پیشرفت در کار بود و در بدترین روزها، عدم احساس پیشرفت یا حتی پسرفت در کار، بالاترین اشتراک را داشتند.
در بهترین روزهای کاری، بالای ۷۵ درصد کارمندان احساس پیشرفت در کار را داشتند؛ درحالی که در این روزها، تنها ۱۳ درصد آنان احساس پسرفت را تجربه کردهاند.
همچنین دومین اتفاق پرتکرار در این روزها، ساپورت و حمایت از همکار یا مدیر بوده است. یعنی دومین عاملی که کارمندان روزهای خود را جزو بهترین روزهای کاریشان قرار میدهند، در شرایطی است که از همکار یا مدیرشان کمک یا ساپورت دریافت کرده باشند.
و سومین عامل مؤثر در ساختن بهترین روزهای کارمندان و کمک به افزایش خلاقیت در سازمان، روزهایی است که کارمندان احساس کنند از آنان تشکر و تقدیر شده است. (در این زمینه پیشنهاد میکنیم مقاله فرهنگ تشکر کردن در سازمان را مطالعه کنید.)
بر اساس این تحقیق مشخص شد که بهترین روزهای کارمندان وقتی ساخته میشود که:
- احساس پیشرفت در کار داشته باشند.
- از مدیر یا همکارشان کمک دریافت کرده باشند.
- از آنان تشکر و قدردانی صورت گرفته باشد.
و در روزهایی که جزو بدترین روزها است، تقریباً همان اتفاقات بالا به صورت معکوس میافتد. به این صورت که بالای ۶۵ درصد کارمندان بدترین روزهای خود را روزی میدانند که پیشرفتی نداشته باشند. همچنین بیش از ۴۰ درصد کارمندان، دریافت نکردن کمک از همکاران و مدیران خود را جزو بدترین اتفاقات روز خود میدانند و سومین عامل ساختن یک روز بد کاری را دریافت نکردن تشکر و قدردانی تکمیل میکند.
بهصورت کلی میتوان گفت که وقتی شخصی احساس خوشحالی و انگیزه داشته باشد، در پایان روز، با احتمال بالای ۷۵ درصد پیشرفت در کارش خواهد داشت و این حالتی است که افزایش خلاقیت در سازمان رخ میدهد. حال اگر فرد احساس خوبی نداشته و انگیزه پایینی داشته باشد، با احتمال ۶۵ درصد، پیشرفتی هم در پایان روز در کارش نخواهد داشت.
- احساس پیشرفت
در ادامه آزمایشات مشخص شد که اگر شخص درطول روز احساس پیشرفت داشته باشد، برروی دو عامل دیگر افزایش خلاقیت در سازمان نیز تأثیرگذار خواهد بود؛ یعنی در روزهایی که شخص، احساس پیشرفت و خوشحالی بیشتری دارد، انگیزه، غرور و گرمی بیشتری با خود و اطرافیانشان نشان میدهد.
تأثیری که پیشرفت روزانه برروی انگیزه شخص دارد، غیرقابل چشمپوشی است. در روزهایی که شخص احساس پیشرفت میکند، انگیزههای درونی او برای احساس لذتی که در کار از پیشرفتشان حاصل شده، افزایش مییابد. همچنین در روزهایی که رشدی در کار نباشد، آنها کمتر انگیزه درونی دارند و حتی کمتر به انگیزههای خارجی، مثل پاداش و جایزه و ارزیابی عملکرد واکنش نشان خواهند داد.
در روزهای پیشرفت، کار بسیار چالشبرانگیزتر و جذابتر احساس خواهد شد؛ چون مشخصاً احساس میشود براساس زحمتی که شخص کشیده است، پیشرفت حاصل شده و وارد چالش با خودش برای افزایش تأثیرگذاری برروی کار و درنهایت، افزایش خلاقیت در سازمان میشود. افراد در این روزهای رشد، احساس میکنند که ازطرف اعضای تیمشان نیز بیشتر مورد حمایت قرار میگیرند و احساس «تیم» بودن بیشتری دارند؛ درحالیکه در روزهایی که پیشرفت کاری وجود ندارد، این احساس به شدت کاهش مییابد.
- روحیه کارمندان
اغلب وقتی به پیشرفت فکر میکنیم، به جملاتی شبیه زیر میرسیم:
– رسیدن به تارگت شش ماهه
– اضافه شدن فیچری که کاربران منتظر آن بودند.
– افزایش ۳۰ درصدی تولید
– کاهش نرخ ریزش پرسنل به زیر ۸ درصد
که رسیدن به این اهداف در کوتاهمدت، عملاً غیرممکن است، اما منظور از «پیشرفت»، رشدهای کوچک روزانه است یا بهعبارتی، سنگهای کوچکی است که هرروز باید بزنیم. مثلاً:
– ما امروز ۲ درصد به تارگت فروشمان نزدیکتر شدیم.
– ما اولین اسپرینت ده روزه محصول را طراحی کردیم.
– ما یکی از موانع افزایش ظرفیت تولید را پیدا کردیم.
– ما یکی از مدیران که عملکرد ضعیفی داشت و باعث این نرخ ریزش بالا در سازمان میشد را شناسایی کردیم.
و در طرف دیگر نیز، پسرفتها و شکستهای کوچک روزانه، تأثیر مخرب شدیدی برروی روحیه پرسنل در سازمان دارد. حتی میتوان گفت که تأثیر شکستهای کوچک روزانه در مقابل پیشرفتهای کوچک روزانه، بیشتر است و از افزایش خلاقیت در سازمان جلوگیری میکند.
راهکار: درطول یک دوره زمانی، مثل رکود اقتصادی یا شروع فعالیت یک تیم جدید، که سازمان و تیم عملکرد خوبی ندارد، برای این که اثر مخرب این دوره را در افزایش خلاقیت در سازمان به حداقل برسانید، گزارشدهی را تا جای ممکن کاهش دهید.
توانایی مدیر در شرایطی که سازمان به هردلیلی عملکردی ضعیف دارد، برای این که بتواند جلوی خراب شدن روزهای کاری کارمندان را بگیرد، تا سازمان به شرایط عادی برگردد، بسیار اهمیت دارد.
قاتلان خلاقیت کدامند؟
شناخت قاتلان خلاقیت به اندازه شناخت راه های افزایش خلاقیت سازمان اهمیت دارد؛ همانطور که گفته شد، عده کمی از پرسنل در پایان روز احساس پیشرفت در کار میکنند و راههایی برای جلوگیری از این اتفاق گفتهشد، اما پرسنل نیز خود رفتارهایی دارند که باعث میشوند این احساس غیرمفید بودن در آنان شدت گیرد که شما به عنوان مدیرمنابع انسانی، میتوانید با شناسایی و درک آنها به پرسنل کمک کنید، این قاتلان خلاقیت شامل:
- خوشبینی: پرسنل و خود ما معمولا درباره مدت زمانی که میتوانیم با تمرکز کار کنیم و اصلاحا «کار عمیق» انجام دهیم، خوشبین هستیم و تصور میکنیم میتوانیم در طول روز فرضا ۶ ساعت کار عمیق انجام دهیم؛ اما همین بس که حتی در اپل نیز مدت زمانی که پرسنل کار عمیق انجام میدهند چیزی حدود ۷۰ دقیقه در روز است؛ با در نظرگرفتن این واقعیت، حال میتوانیم با واقعبینی بیشتری نسبت به برنامه ریزی و اولویتبندی کردن برای انجام کار پیش برویم و برای افزایش خلاقیت در سازمان برنامه ریزی کنیم.
- جلوگیری از کارهای ساده: معمولا پرسنل در انجام کارها، خلاقیت را با پیچیده، عجیب و سخت انجام دادن کارها اشتباه میگیرند، درحالی که این دیدگاه میتواند هزینه و زمان غیر ضروری به سازمان وارد کند.
- طراحی پروسه: یکی از مواردی که از افزایش خلاقیت در سازمان جلوگیری میکند، طراحی پروسه است. ما برای کارهایی که به صورت روزانه انجام میدهیم معمولا به یک فرایند بهینه و مناسب میرسیم که کمترین انرژی ذهنی را از ما میگیرد، اما برای تعدادی دیگر از کارها که به صورت روتین، اما غیر روزانه در حال انجام است، معمولا فرایند طراحی نمیکنیم و ممکن است برای مثال در تیم طراحی، برای طراحی یک پستر که به صورت هفتگی باید طراحی شود، نیم ساعت به دنبال سایزهای طراحی و زمان مناسب برای تعویض تصویر صحبت کنیم؛ ما میدانیم که انرژی و تمرکزی محدودی در انجام کارها داریم، پس بهتر است تا جای ممکن برای کارهایی که به صورت روتین انجام میگیرند، پروسه انجام آنها را از پیش تعیین و طراحی کنیم.
- بیارزش شمردن کارهای کوچک: معمولا پرسنل در سر دوراهی «زمانی بسیار کوتاه برای پیشرفت در پروژهای سخت» و « پیدا کردن زمان مناسب برای پیشرفت زیاد در آن پروژه سخت»، گزینهی دو را انتخاب میکنند و این درحالی است که بیشتر تغییرات در موقعیت شغلی و افزایش بهره وری در سازمان، به خاطر همین تلاشهای کوچک روزانه است که به افزایش خلاقیت در سازمان کمک میکند.
چگونه به کارکنان بازخورد دهیم؟
برای این که بدانیم چطور به پرسنل بازخورد موثر بدهیم، بهخصوص در شرایط منفی، در مقاله تذکر به کارمندان صحبت کردیم و گفتیم که برای این که بازخورد منفی به پرسنل دهیم، لازم است چهار گام زیر را طی کنیم:
- قبول و درک کردن شرایط بدی که پرسنل در آن قرار دارد.
- تصویرسازی مشترک از وقتی که کار بهدرستی انجام شود.
- برنامهریزی برای رسیدن به تصویر مشترک
- القای حس اعتمادبهنفس در آنان
در این مقاله، گفته نمیشود که به پرسنل فیدبک منفی ندهید؛ بلکه میگوید تأثیر فیدبک منفی در مقابل فیدبک مثبت و پیشرفتهای کوچک روزانه که بر افزایش خلاقیت در سازمان اثر میگذارد، بیشتر است. پس برای مثال، اگر یک بار فیدبک منفی میدهید، چهار دفعه باید فیدبک مثبت دهید تا اثر مخرب آن برروی روحیه کارمند را ازبین برود. حال اگر در شرایط نامساعدی از نظر سازمانی هستید و هیچ نقطه امیدی در آن شرایط وجود ندارد و زمان، راه حل است، دو کار انجام دهید:
- تلاش کنید نقاط مثبت را بیرون بیاورید. یاد جمله معروف ادیسون بیافتید که میگوید: من ۹۹۹ روش بلدم که لامپ روشن نمیشود.
- تا جای ممکن فاصله و تعداد بازخوردهای منفی را کم کنید.
به سادگی، خلاقیت را گسترش دهید
خلاقیت در سازمان را نمیتوانید دستوری و یا با رویدادهای “افزایش خلاقیت” و “هفت راهکار افزایش خلاقیت”، زیاد کنید! برای افزایش خلاقیت در سازمان نیازمند ایجاد فرهنگی است که از «خلاقیت» حمایت کند و در کل سازمان گسترش یابد.
کلید این کار، توجه ویژه به «پیشرفتهای کوچک روزانه» افراد در کل سازمان است. تحقیقات نشان داده است که با توجه به «پیشرفتهای کوچک روزانه»، تا ۷۵ درصد بروز خلاقیت در سازمان را افزایش میدهد.
نظرات شما