ازبین رفتن اعتماد در سازمان ؛ چه چیزهایی اعتماد در سازمان را از بین می برد؟
ازبین رفتن اعتماد در سازمان یکی از دغدغههایی است که همواره مدیران یک مجموعهای با خود به همراه دارند. میدانیم که اعتماد سازمانی، به عنوان اصلیترین عامل رشد و خلاقیت در سازمان است که درباره روشهای اعتماد سازی در سازمان و رشد و توسعه آن صحبت کردیم، اما در این مقاله سیمپل اچ آر میخواهیم اصلیترین عوامل از بین برنده اعتماد را باهم بررسی کنیم.
عوامل ایجاد بی اعتمادی به سازمان
بی اعتمادی در سازمان موجب میشود تا کارکنان، انگیزه خود را از دست دهند و درنهایت، مجموعه، زیر بار ضرر و زیانهای وارده ازبین میرود. اما باید بدانیم که در فضای سازمان، چه چیزهایی باعث از بین رفتن زحماتمان در اعتمادسازی میشود که در لیست عوامل ازبین رفتن اعتماد در سازمان، اولین و اصلیترین قاتل اعتماد، صحبتهای ناپیوسته است:
- صحبت های سینوسی
همه مدیران، حداقل یک مرتبه در دوران کاریشان زمانی برای جلسات یک به یک، جلسات هفتگی، جلسات بررسی کمپینهای ماهانه قول دادهاند و به آن عمل نکردهاند یا اینکه ماه اول، این برنامه را برگزار کرده و از ماههای بعدی، فراموش کردند و اصطلاحاً سینوسی برخورد کردهاند. این اتفاق یکی از عوامل ازبین رفتن اعتماد در سازمان است. پرسنل پشت سر این مدیران معمولاً میگویند: الان داغِ یه چیزی میگه، دو هفته دیگه یادش میره چی گفته.
- استاندارهای سینوسی
همان اتفاقی که در برنامههای جلسات هفتگی میافتد، در برنامهریزی فروش و یا ارزیابی عملکرد میافتد که موجب بی اعتمادی به سازمان میشود. دیدهایم که وقتی سازمانها در تنگنای مالی قرار میگیرند، با فشار وارد کردن به پرسنل و ارتقا شدید تارگتهای عملکردی، سازمان را از آن شرایط نجات میدهند و بعد از آن، مجدداً سازمان رها میشود. وضعیتی که مجموعههای زیادی در ایران در سه ماه آخر سال، به دلیل نرسیدن به تارگتهای سالانه هیئتمدیره معمولاً تجربه میکنند. این استانداردهای سینوسی نیز یکی از عوامل ازبین رفتن اعتماد در سازمان است.
- خیر خواهی نا به جا
در تیمها و سازمانها، افرادی وجود دارند که با نگهداشتن یا مهربانانه برخورد کردن با فردی نادرست، جو کل تیم را خراب میکند و باعث ایجاد بی اعتمادی کارکنان به سازمان میشوند. همچنین گروهها و سازمانهایی را دیدهایم که یک نفر در تیم، به شدت از نظر عملکرد با بقیه فاصله دارد و ضعیف است؛ اما مدیر با توجیه اینکه به او زمان بیشتری بدهیم تا خود را بالا بکشد، باعث خراب شدن نتیجه تیم میشود. یا شرایطی که فردی در تیم به فرد دیگر بیاحترامی کرده و مدیر بهجای برخورد جدی و صریح، با او با مهربانی برخورد میکند و درک نمیکند که مهربانی او در این مرحله، به معنی بیانصافی با فرد دیگر و خراب شدن کل تیم است. در حقیقت، خیرخواهی نابهجا باعث ازبین رفتن اعتماد در سازمان میشود.
- بازخورد دروغ
همانطور که وقتی پرسنل، کاری درست، خوب و ارزشمند انجام میدهند، باید بازخورد موثر، سریع و شفاف بگیرند؛ وقتی کاری اشتباه انجام میدهند نیز، باید به طرز صحیحی بازخورد و فیدبک منفی دریافت کنند. اینکه بازخورد کارهای اشتباه با توجیه این که کارهای درست زیادی انجام داده است، داده نشود، یک اشتباه است و باعث میشود افراد، همان احساسی را داشته باشند که وقتی کارهای خوبشان را نمیبینید، دریافت میکنند؛ احساس دیده نشدن و درنتیجه، ازبین رفتن اعتماد در سازمان.
- شهامت در سخت ترین لحظات
شهامت در سختترین لحظات باعث جلوگیری از بی اعتمادی به سازمان میشود. لحظات سخت وجود دارند، مثل وقتی که یکی از پرسنل را به علت دزدی اخراج میکنید، یا فردی که در انبار، به سازمان خیانت کرده را با او برخورد میکنید، یا وقتی شخصی را بهعلت بیاحترامی جنسی که به همکار خانم کرده، از سازمان بیرون میکنید. در همه این موقعیتها، افراد سازمان از شما یک چیز میبینند، اینکه شخصی در سازمان (که اتفاقاً معمولاً تصور میشود این افراد، از زحمتکشترین افراد سازمان هستند) به یکباره و بدون دلیل خاصی اخراج شده است و از طرف دیگر، توجیح مدیر برای این که به بقیه پرسنل توضیحی نمیدهد، این است که نمیخواهد آبروی آن شخص را ببرد یا وقت این کار را ندارد؛ غافل از این که آن فرد، معمولاً در لحظه خروج، با مظلومنماییها و صحبتهایی که با افراد میکند، خود را مستحقترین و مظلومترین فرد در آن شرایط نشان میدهد و مدیر را ظالم جلوه میکند. ممکن است بگویید خب بکند، مهم نیست! اما مهم است و قیمت آن، ازبین رفتن اعتماد در سازمان در بین سایر پرسنل شما خواهد بود. پس بعد از این اتفاقات تلخ، حتماً جلسه توجیحی برگزار کنید.
- عقب ماندن از شایعه
عقب ماندن از شایعه، عاملی مهم در جلوگیری ازبین رفتن اعتماد در سازمان میشود. تیم شما مشغول فعالیت برروی پروژه برنامهنویسی است، ماهها است که روی یک پروژه مشغول هستند و به نتیجهای نرسیدند. کل تیم در فشار و استرس کامل به سر میبرند و تصور میشود دلیل اینکه پروژه به سر انجام نمیرسد، ضعف عملکردی مدیر پروژه است. در چنین شرایطی، یک روز وقتی مشغول به کار هستند، یک آقای میانسال با استایل مدیریتی وارد محل پروژه تیم میشود و سیستم خود را باز میکند و مشغول به کار میشود. یک هفته کامل به همین منوال پیش میرود و تقریباً تمام اعضا مطمئن هستند که این آقای با استایل، مدیر جدید تیم خواهد بود که ناگهان در آخرین روز هفته و در آخر وقت، بلند میشود و به مدیر تیم میگوید: من طراح سایت هستم. مدیرتان گفته بود که سایت جدید را بعد از طراحی به شما تحویل دهم. لطفاً بررسی بفرمائید و اگر تأیید است، این برگه را امضا کنید.
فشاری که مدیر تیم در طول آن هفته تحمل کرده است را تصور کنید. اعتمادی که سازمان از بین برده است، قابل اندازهگیری است؟ درحالی که ازبین رفتن اعتماد در سازمان با یک توضیح ساده قبل از این که آن شخص در محل پروژهشان بنشیند، قابل پیشگیری بود.
صحبت کردن و شفاف کردن دلایل اقدامات پیش از اقدام و پیش از به راه افتادن شایعه و یا حداقل برخورد کردن با شایعه در سریعترین زمان ممکن، میتواند اعتمادساز قوی باشد و از بی اعتمادی به سازمان جلوگیری کند.
- عملکرد ضعیف شرکت
وقتی سازمان به طور مداوم، به ددلاینها و تارگتها نمیرسد، ازبین رفتن اعتماد در سازمان را به دنبال دارد. افراد سازمان برایشان این سؤال پیش میآید که آیا مدیران، واقعاً از ظرفیت سازمان باخبر هستند؟ آیا واقعاً درک درستی از بازار دارند؟ آیا میتوانند با این شرایط سازمان را به پیش برند؟
پس در تارگتگذاری و پروژهها، واقعبینانه عمل کنید. درنظر گرفتن تارگت، به شکلی که هیچوقت نتوان به آن رسید، اعتماد کارکنان به سازمان را نسبت به تواناییهای شما ازبین خواهد برد.
- عدم ثبات در طوفان ها
وقتی که شرکت در شرایط عجیب سختی فرو میرود، مثل وقتی که کارخانه، دچار آتشسوزی میشود، دیتاسنتر نابود میشود، سازمان، اشخاصی را بر اثر تصادف ازدست میدهد یا براثر قانون جدیدی که در کشورمان ایران، شب گذشته وضع شده، دیگر ماده اولیه نمیتوانیم وارد کنیم؛ هیچ کاری نکردن در این شرایط، بهمعنی تیر آخر به اعتماد است که موجب ازبین رفتن اعتماد در سازمان میشود. گفتن یک جمله ساده مثل اینکه:
- ما از پس این شرایط باهم برخواهیم آمد.
- ما تا ۶ ماه آینده، هیچ دغدغه پرداخت حقوقی نداریم.
- این یکی از سختترین شرایطی است که با آن روبهرو شدیم، ولی برای حل مشکل در تلاشیم.
- در انتهای این اتفاقات، ما قویتر خواهیم شد.
همین مورد که شما دیدهاید، هم شرایط سازمان را دیدهاید و هم افراد سازمان را، در جلوگیری از ازبین رفتن اعتماد در سازمان و تقویت اعتماد بسیار مؤثر خواهد بود.
به یاد داشته باشید
اهمیت اعتماد در سازمان بر کسی پوشیده نیست و امروزه یکی از اصلیترین مهارتهای مدیر، درک نحوه اعتماد سازی و پیادهسازی آن در سازمان است؛ زیرا میدانیم وقتی در سازمان اعتماد باشد، باعث افزایش خلاقیت در سازمان میشود، بهرهوری افزایش مییابد، افراد داخل سازمان خوشحالتر هستند و سازمان، سود بیشتری خواهد برد. در فضای پرتغییر و استرس امروزی، بهروز نگهداشتن دانش درباره این حوزه نیز میتواند در بهبود شرایط سازمان کمککننده باشد. درنتیجه، لازم است عوامل ازبین رفتن اعتماد در سازمان را شناخته و از آنها جلوگیری کنید تا کارکنان به شما به عنوان مدیر موفق اعتماد داشته باشند.
نظرات شما