سازمان یادگیرنده و نحوه ایجاد آن
سازمان یادگیرنده یکی از موضوعاتی است که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما این که کل اعضای سازمان را جمع کنیم و برایشان کلاس ICDL برگزار کنیم، یعنی در آموزش و توسعه در سازمان فعال هستیم؟ این که هزینه آموزش افراد را برای شرکت در دورههای مختلف پرداخت کنیم، یعنی به آموزش و توسعه ارزش دادهایم؟ آموزش و توسعه در سازمان به چه معناست؟ آیا آموزش در سازمان، یک اتفاق است که به یکباره میافتد؟ چرا هرچه بیشتر پیش میرویم، ارزش آموزش و توسعه در سازمانها بیشتر میشود؟ همه اینها مواردی است که در این مقاله سازمان یادگیرنده در سیمپل اچ آر بررسی خواهد شد و خواهیم گفت اصلاً سازمان یادگیرنده چطور ایجاد میشود.
سازمان یادگیرنده چیست؟
در ابتدا بیایید ببینیم سازمان یادگیرنده چیست؟ سازمان یادگیرنده به انگلیسی معادل Learning Organization است. آقای پیتر سنگه (Peter Senge)، از مطرحترین افراد فعال در حوزه آموزش و توسعه سازمانی، تعریف سازمانهای یادگیرنده را این طور بیان میکند:
سازمانهای یادگیرنده، جایی هستند که افراد بهصورت پیوسته، ظرفیت ذهن خود را افزایش میدهند تا به خروجی دلخواهشان برسند. جایی که امینت برای شروع ایدههای نوین پذیرفته میشود و افراد بهصورت پیوسته درباره این که چطور میتوانند با یکدیگر یاد بگیرند، تلاش میکنند.
ابعاد سازمان یادگیرنده
پیتر، سازمانهای یادگیرنده را در پنج بعد مختلف بررسی میکند:
- یادگیری سیستماتیک و فرآیندی (مثل این که فرآیند ایجاد قابلیت جدید به محصول چیست؟)
- یادگیری تخصص و مهارت شخصی (یک نفر چگونه میتواند مهارت جدیدی بهدست آورد؟)
- یادگیری مدلهای فکری (چطور میتوانند مشکل را حل کنند؟)
- هدف مشترک سازمانی (هدف از کاری که میکنیم، چیست؟)
- یادگیری تیمی (یادگیری از اشتباهات و موفقیت کار تیمی.)
در دیگر تعریف سازمان یادگیرنده ، آن را یک فرهنگ معرفی میکنند و میگویند که:
در سازمانهای یادگیرنده، تولید دانش، کار تخصصی و مربوط به یک شخص خاص نیست؛ بلکه یک مدل رفتاری است که در تمام افراد سازمان دیده میشود.
چگونه سازمان یادگیرنده ایجاد کنیم؟
سؤالی که وجود دارد این است که چگونه سازمان یادگیرنده ایجاد کنیم؟ تعاریف و تقسیمبندی بالا، بسیار جذاب هستند و برای افرادی که همه موضوعات را دستهبندی میکنند، بسیار جذاب و آرامشبخش است. اما واقعاً چطور میتوان این نوع مجموعهها را طراحی کرد؟
با درک این موضوع که سازمان یادگیرنده، یک دیدگاه و فرهنگ سازمانی است، میدانیم که سالها تلاش میطلبد تا در مجموعه نفوذ کند.
ایجاد سازمان یادگیرنده
برای ایجاد سازمان یادگیرنده باید توجه داشت که این مجموعهها در پنج حوزه زیر، بسیار فعال عمل میکنند:
- حل کردن سیستماتیک مشکلات
- انتقال سریع و درست دانش در سازمان
- تست و بررسی ایدهها و روشهای جدید
- یادگیری از گذشته و تجربیات شخصی افراد
- یادگیری از گذشته و تجربیات شخصی سایر افراد
- حل کردن سیستماتیک مشکلات
داشتن دیدگاه و مدل فکری مشخص، در حل کردن مشکلات در سازمان یادگیرنده بسیار کمککننده است. رفتار شما بهعنوان مدیر سازمان در حل کردن مشکلات سازمان چطور است؟ به تنهایی در اتاق فکر میکنید و بعد از چند روز بررسی، راه حل خود را بیان میکنید؟ در جمع صحبت میکنید و به راه حل میرسید؟ با اطلاعات محدود شروع به حل مشکل میکنید و در مسیر با تکمیل اطلاعات، روش خود را اصلاح میکنید؟ یا تمام احساسات خود را کنار میگذارید و تصمیمگیری خود را صرفاً با اطلاعات مستند انجام میدهید؟
این که شما یک مدل فکری را بهعنوان فرهنگ سازمانی برای حل مشکل ایجاد کنید، یعنی درواقع مدل برای بهدست آوردن اطلاعات از حل مشکلات ایجاد کردهاید.
- تست و بررسی ایده ها و روش های جدید
این که شما بهعنوان یک شرکت تولیدی، خدماتی یا بازرگانی بتوانید اعتماد سازمانی و پذیرشی ایجاد کنید که در دو حوزه اساسی سازمانتان، افراد، شجاعت بیان کردن ایدههای نوین داشته باشند و علاوهبر این، از این ایدهها حمایت شود، باید یک کار دائمی و همیشگی باشد.
این دو حوزه شامل:
- فعالیتهای روتین و روزمره سازمان
- ایدههای جدید، مرتبط و غیرمرتبط سازمان
برای مثال، در یک کارخانه فولاد، اگر سازمان یادگیرنده، توان یادگیرندگی بالایی داشته باشد، یکی از مکالمات روزمره آن، نحوه بهبود کیفیت یا افزایش ظرفیت تولید روزانه خواهد بود (فعالیت روتین) و یکی دیگر از مکالمات، امکان اضافه کردن محصولات جدید، ورود به بازارهای جدید یا سایر ایدههای نوآورانه خواهد بود. (ایدههای نوین)
مشکلات سازمان یادگیرنده
سه اشکال اساسی بهصورت کلی در آموزش و توسعه (سازمانهای یادگیرنده) وجود دارد:
- تعریف مشخص : واقعاً به چه سازمانی، سازمان یادگیرنده گفته میشود؟ تعریف باید ساده و قابل اجرا باشد. تعاریف بالا، پیچیده و غیرسیمپل اچ آری هستند.
- مدیریت: ایده ارزشمند «سازمان یادگیرنده» باید قابل اجرا باشد، باید قدمهای مشخص برای پیادهسازی در سازمان داشته باشد.
- ارزیابی: طبیعتاً کلمهای که بعد از مدیریت مطرح میشود، ارزیابی است و چیزی که ارزیابی نشود، وجود ندارد. پس از کجا متوجه شویم سازمان چقدر در یادگیرنده بودن موفق عمل کرده است.
چرا ایجاد سازمان یادگیرنده ضروری است؟
ما در سیمپل اچ آر بر این باور هستیم که هرچه زوایای دیدی که شما به یک موضوع دارید را افزایش میدهید، دیدگاه شما پختهتر و قابل اعتمادتر میشود. از این رو بررسی شرکتهای فورچون ۵۰۰ از دید آموزش و بهصورت کلی، این که چقدر این سازمانها، «سازمان یادگیرنده» هستند نیز یکی از این دیدگاههای ارزشمند است.
در تلاش شرکتها برای این که بهروهوری خود را افزایش دهند، شرکتهایی که این حقیقت را باور نکردهاند، که افزایش بهرهوری نیازمند آموزش مستمر است، همواره به شکست منجر شده است. اما دفاع مدیران برای سرمایهگذاری نکردن در این حوزه، معمولاً این جمله است: اجازه دهید اول موفق شویم بعد در حوزه آموزش سرمایهگذاری میکنیم!
اما چیزی که بررسی تاریخ نشان میدهد، سرمایهگذاری در آموزش، از ابتدای فعالیت سازمانهای موفق بوده است.
نظرات شما