شبکه سازی در منابع انسانی ؛ از تنفر تا علاقه مندی
شبکه سازی در منابع انسانی و فعالان این حوزه، ازجمله کارهایی است که همه میدانند خوب است و باید انجام داد؛ اما برای تعدادی زیادی از افراد وقتی کلمه نتورکینگ بیان میشود، چیزی جز احساس تنفر دست نمیدهد. «شبکهسازی ذهنمان را شلوغ میکند، حواسمان را پرت میکند، که چی اصلاً با بقیه صحبت کنم، اگر کار داشته باشه، خودش سراغم میاد و…» ازجمله استدلالهایی است که آورده میشود تا بهسراغ افراد جدید در دایره ارتباطات خودمان نرویم. اما تحقیقات نشان داده که این کار به موقعیتهای تجاری بهتر، علم عمیق و وسیعتر، افزایش خلاقیت، پیشرفت سریعتر و جایگاه اجتماعی بهتر کمک میکند. ما در این مقاله شبکه سازی در منابع انسانی از سیمپل اچ آر با تمرکز بر جنبه منابع انسانی شبکه سازی، یادگیری این مهارت را برای فعالان این حوزه پیشنهاد میکنیم که بتوانند از این طریق، ارتباط تیمی خود را تقویت کنند. در ادامه چهار استراتژی شبکهسازی را بررسی میکنیم تا با کمک این استراتژیها از سختی این ارتباط بکاهید.
شبکه سازی چیست؟
شبکه سازی تحویل دادن و گرفتن کارت ویزیت همکارانمان در همایشها و مراسمها نیست؛ درواقع ضعیفترین و سطحیترین قسمت آن است. نتورکینگ نوعی «رابطه» است که نیاز به «ساختن» دارد، هدف این رابطه رشد و ارتقا برای هر دو طرف از جنس مشاوره، پیشنهاد شغلی و یا آموزش است. مسلماً باتوجه به این تعریف، سختترین قسمت شبکهسازی، علیالخصوص شبکه سازی در منابع انسانی، ساختن رابطه است که در ادامه بیشتر درباره آن صحبت میکنیم.
۴ استراتژی شبکه سازی در منابع انسانی
استراتژی شبکه سازی در منابع انسانی به فعالان این حوزه کمک میکند تا بهتر بتوانند با سایر افراد منابع انسانی ارتباط برقرار کنند. به این ۴ استراتژی توجه کنید.
- ارتقا یا اجبار؟
از دید روانشناسان، افراد در شبکهسازیهایی مانند شبکه سازی در منابع انسانی، دو دسته مختلف انگیزه دارند:
- دسته اول: انگیزههای ارتقادهنده (Promotion)
- دسته دوم: انگیزههای جلوگیریکننده (Prevention)
انگیزههای ارتقادهنده درباره پیشرفت، یادگیری و موفقیت است و در شبکهسازی نیز این افراد تنها به این موارد فکر میکنند، در چهره آنها کنجکاوی و جستجوگری را میتوانید ببینید و علاقهشان از صحبت کردن در چهرهشان مشخص است و این علاقه بخاطر شما نیست، بلکه برای خودشان لذتبخش است که درحال یادگرفتن موضوع جدید یا ساختن رابطهای خوب هستند. درحالی که اگر با دید انگیزههای جلوگیریکننده به این مفهوم نگاه کنیم، این کار از جنس یک کار اجباری است که «باید» آن را انجام دهید. اینها همان افرادی هستند که در جلسات، یک چای بهدست بهسراغ شما میآیند و مکالمه را شروع میکنند. آداب معاشرت را هم رعایت میکنند اما بهقدری مصنوعی و غیرواقعی برخورد میکنند که شما هرلحظه میخواهید از آنان جدا شوید.
نکته مهم این است که هر دو دسته افراد وجود دارند؛ در سازمان شما نیز وجود دارند، افرادی که از سر اجبار با بقیه بگوبخند دارند و صحبت میکنند و یا اشخاصی که به این کار علاقه دارند. اما تحقیقات نشان داده است افرادی که با انگیزههای «ارتقادهنده» شبکهسازی میکنند، افرادی هستند که واقعاً از مزایای آن بهرهمند میشوند. اما نکته خوب اینجاست که این دیدگاه در نتورکینگ براساس تحقیق دانشگاه استنفورد قابل تغییر است و چیزی نیست که نتوان تغییر داد. پس دفعه بعدی که در جلسه مدیران دعوت شدید، با خود نگویید «از این جلسات متنفرم و هیچ آیدی برای من ندارد.» یک شانس به خودتان دهید و اجازه دهید انگیزه ارتقادهنده شما فعال شود و با خود بگویید «شاید این بار متفاوت باشد و چیزی جذاب پیدا کنم.»
- کاری مشترک بسازید
شما خود را راضی کردید که با «انگیزههای ارتقادهنده»، شبکه سازی در منابع انسانی را انجام دهید یا همکارانتان را به این کار تشویق کردید. حال گام بعدی این است که وجه اشتراکاتی بین شما و آن شخص پیدا یا ایجاد کنید. تحقیقات نشان داده است که افراد، طولانیترین و پرتعاملترین روابط را وقتی میسازند که برروی کاری مشترک با یکدیگر مشغول هستند و به کمک یکدیگر در آن نیاز دارند. پس وقتی نمیدانید گام بعدی در شبکهسازیتان چیست، یک راه میانبر ساده این است که پروژه یا کاری مشترک با شخصی که سعی در ایجاد شبکه با او دارید، تعریف کنید.
شما بهعنوان فعال منابع انسانی در سازمان، اگر یک رویداد دورهمی برگزار کردهاید که یکی از اهدافتان از شبکه سازی در منابع انسانی بهبود روابط داخل سازمان و شبکهسازی بیشتر پرسنل است، تعریف بازیهایی که بیش از یک نفر را در هرطرف بازی درگیر کند، یکی از گزینههای روی میزتان است و از همین طریق میتوان پاسخ داد که چرا بازیهای انفرادی که به قصد بهبود روابط در سازمان استفاده میشود، عملاً باعث خراب شدن روابط میشود.
- هدفی فراتر از خودتان
این که هدفتان از شبکه سازی در منابع انسانی بهبود مسیر شغلی شخصی خودتان باشد، اشکالی ندارد. اما اگر صرفاً این هدف باشد، دایره نتورکینگ شما را محدود و از جذابیت شما برای شبکهسازی دیگران کم میکند. اما اگر هدفتان چیزی فراتر از مسیر شغلی شخصی خودتان باشد، در میان این فعالیتها قطعاً فرصت برای پیشرفت در مسیر شغلی شما نیز بهوجود خواهد آمد و از آن بهره خواهید برد. برای مثال، در همایشهایی که از سازمانهای مختلف در آن شرکت میکنند، ساختن کامیونیتیها همیشه از موارد جذاب در این زمینه است. مثل ساختن کامیونتی که فعالیت ورزشی میکنند، هدفشان بهبود شرایط کارکنان است، هدفشان ایجاد کردن فرصتهای مشارکت برای دو شرکت است یا راهاندازی کمپینهای تبلیغاتی مشترک.
همانطور که ما علاقه نداریم در سازمانی که صرفاً هدف آن پول درآوردن است و به کار معنادار کماهمیت هستند، کار کنیم، برای خودمان هم صادق است. در شبکه سازی در منابع انسانی دوست نداریم با افرادی در ارتباط باشیم که خودخواه هستند و چیزی جز نفع شخصی برایشان اهمیت ندارد. برای درک بهتر این موضوع، یکی از ترندترین کامیونتیها در هر حوزهای، جنسیتی کردن فعالیت در آن حوزه است. برای مثال، میشنویم که میگویند: بانوان کارآفرین، بانوان خلبان، بانوان سخنران و…، ما هیچگونه نگاه جنسیتی نداریم و این صرفاً یک مثال برای نشان دادن میزان سطحی بودن بعضی کامیونتیها در ایران و دنیاست و این که نشان دهیم که حتی چنین دستهبندیهای سطحی نیز میتواند میلیونها نفر انسان را به خود جذب کند؛ حتی در تیم سیمپل اچ آر بیشتر اعضا را بانوان تشکیل میدهند.
حال شما بهعنوان فعال منابع انسانی، باتوجه به این نکته اگر در سازمانتان قصد برگزاری رویدادهای شبکهسازی دارید، میدانید که اگر صرفاً اسم رویداد را «شبکهسازی» بگذارید، همانطور که در سطح کشور میبینیم رویدادهای زیادی با این عنوان برگزار میشوند، تعداد زیادی از افراد را بهدلیل «پایین» بودن هدف برگزاری آن از دست خواهید داد. اما اگر هدف رویداد چیزی فراتر از شبکهسازی باشد، مثل کامیونیتی «عارضهیابی سبکهای مدیریت در ایران»، احتمالاً افراد کاملاً متفاوتی را جذب خواهید کرد و کیفیت افراد جذب شده نیز قطعاً متفاوت خواهد بود. از این قضیه در مارکیتنگ نیز میتوان بهرهبرد. زمانی که شعار مارکتینگ شما صرفاً به خود مجموعه شما سود برساند، در مقایسه با زمانی که شعار مارکتینگ شما معنا و مفهومی اجتماعی و بالاتر را بیان کند، قطعاً واکنشهای مختلفی را از جامعه مخاطب خواهید گرفت.
- از دید قدرت وارد شوید
در پایان کنفرانسها و همایشها دیده میشود افرادی که قدرت بیشتری دارند، بیشتر تمایل به شبکهسازی دارند و این فرضیه بارها و بارها مورد بررسی قرار گرفت و منطقی هم هست؛ افرادی که قدرت بیشتری دارند، که شامل ارتباطات، ثروت، دانش، تجربه و اطلاعات است، در مقایسه با افرادی که قدرت کمتری دارند، چیزهای بیشتری برای «بخشیدن» دارند. پس میتوانید از این تئوری بهصورت برعکس در رویدادهای شبکه سازی در منابع انسانی خود استفاده کنید. تا جایی که میتوانید، چیزهایی که دارید را ببخشید. الزاماً داراییهای شما مشابه بقیه نیست، ممکن است علم و تجربه باشد، اما با این کار شما وارد جمعی از شبکهسازان میشود که احتمالاً ارزش بیشتری برای شما دارند.
نظرات شما