قدرت رهبران درونگرا
قدرت رهبران درونگرا شما را بسیار شگفتزده میکند. شاید با خواندن این جمله تعجب کنید اما در دنیای امروز که همه چیز برای برونگراها سازش یافته است، تمایز رفتاری افراد درونگرا و ساکت، به آنها قدرت رهبری فوقالعادهای داده است. آنها میتوانند نسبت به برونگراها، مدیران موفقتری شوند و دستاوردهای بیشتری داشته باشند.
سیمپل اچ آر در این مقاله، دلایل موفقیت این مدیران را دستهبندی میکند تا بتوانید به عنوان یک درونگرا، یا مدیر سازمانی که با این افراد سروکار دارید، با راهنمایی درست و مدیریت افراد درونگرا، مسیر پیشرفت شغلی آنان و خودتان را هموارتر کنید.
رهبران درونگرا و توانایی آنها
رهبران درونگرا و توانایی آنها شاخصهای بسیار مؤثر در روند پیشرفت این افراد است. حس قدرت و رهبری آنها به همراه سایر ویژگیهایشان به آنها کمک خواهد کرد تا بتوانند بهترین نتیجهها را نشان دهند. به جملههای زیر توجه کنید:
- ترجیح میدم کاری که دارم رو برای همکارم به صورت مکتوب، ایمیل یا پیامک بفرستم.
- توی جمع بودن خستهام میکنه. ترجیح میدم روی مبل بیوفتم و موزیک گوش کنم.
- خیلی دوست ندارم داخل تیم کار کنم. ترجیح میدم پروژهام رو بگیرم و خودم تنهایی انجامش بدم.
اینها همه برای مدیران سازمان جملات آشنایی هستند. حتماً شما هم داخل تیم خود با چنین افرادی کار کردهاید یا هنوز هم در حال کار کردن هستید. این افراد بیماری خاص ندارند، مریض نیستند و نیازی به اینکه به آنها گفته شود که باید فعالتر باشند را ندارند. این افراد فقط کمی بیشتر درونگرا هستند و به اندازهای که بقیه افراد که از کنار همدیگر بودن انرژی میگیرند، انرژی نمیگیرند.
رهبران برونگرا شانسی برای پیشرفت دارند؟
حالا ممکن است برایتان سؤالی پیش بیاید که آیا رهبران برونگرا شانسی برای پیشرفت دارند؟ بیایید صادق باشیم. دنیای کسبوکار برای افراد برونگرا ساختهشده است. اما شاید هم این جمله درست نباشد! حداقل در بعضی صنایع.
در تحقیقات مشخص شده که شانس افراد برونگرا برای سِمَتهای بالا و پردرآمد، که در شغلهای آمریکایی شامل شغلهایی در صنعت سرمایهگذاری و مشاوره است، ۲۵ درصد بیشتر از افراد درونگراست.
اما درونگراها نیز به اندازه برونگراها شانس موفقیت در سِمَتهای حساس شغلی را دارند و میتوانند در شغلهای رده بالا فعالیت کنند و موفقیت رهبران درونگرا دست یابند.
چرا افراد درونگرا رهبران بهتری هستند؟
و اما سؤال اصلی اینجاست که چرا افراد درونگرا رهبران بهتری هستند؟ برای اینکه به جواب این سؤال برسیم، بیایید ویژگیهای این گروه را بررسی کنیم.
- بازی در دستان درونگراها
نقطه قوت برونگراها، همیشه در ایجاد سریع رابطه با اطرافیانشان دیده میشد. اما امروزه که با راحتتر شدن ارتباطات بین انسانها و در دسترس بودن آنها با وجود شبکههای اجتماعی، آن نقطه دشوار در ایجاد رابطه، که نیاز به یک آغازگر داشت، ازبین رفته است.
به عبارتی، آن مزیتی که افراد برونگرا در ایجاد رابطه در مقایسه با افراد درونگرا داشتند، با آمدن شبکههای حرفهای کاری مثل لینکدین، از بین رفته است و دعوای اصلی امروزه، بر سر عمق رابطه است. تحقیقات نشان داده است عمق رابطهای که افراد درونگرا ایجاد میکنند، بسیار بیشتر از افراد برونگراست. این موضوع قدرت رهبران درونگرا را نشان میدهد.
آخرین تحقیقاتی که دانشگاه هاروارد برروی عملکرد ۹۰۰ مدیرعامل در سطح جهان انجام داد، ثابت کرد که عملکرد مدیران درونگرا، بهتر از افراد برونگراست.
درست است احتمال رسیدن افراد برونگرا به شغلهای با موقعیت خوب، ۲۵ درصد بیشتر است اما، درونگراها مدیران بهتری نسبت به برونگراها هستند. به عبارتی رهبران درونگرا نسبت به برونگراها برتری دارند.
- درونگراها، گوش شنوا
درونگراها اولین نفر صحبت را شروع نمیکنند. آنها ترجیح میدهند که بقیه صحبت را شروع کنند و آنان بشنوند، تحلیل و بررسی کنند و سپس نظرشان را اعلام کنند.
ایدهها و نظرات آنان معمولاً بهتر از افراد برونگراست. نه به خاطر اینکه باهوشتر هستند؛ چون علاقهای ندارند که سریعاً به جمعبندی و نتیجهگیری بحث برسند. ترجیح میدهند که تمام زوایای بحث و نکات را بررسی کنند، سپس به جمعبندی برسند که باعث این برتری رهبران درونگرا میشود.
-
- راهکار
به عنوان مدیر سازمان، اجازه دهید در جلسات ابتدا برونگراها صحبت کنند. لزومی ندارد که جلسات طبق چارت سازمانی افراد حرکت کند یا از چپ به راست همه نظراتشان را بدهند. اجازه دهید جلسه، خوب گرم شود و سپس منتظر درونگراهای سازمانتان باشید.
اگر به عنوان یک درونگرا در جلسه حاضر میشوید و از شما خواسته میشود که قبل از اینکه کاملاً آماده شوید، صحبت کنید؛ لازم نیست هرآنچیزی که در ذهن دارید را بیان کنید. برای خود زمان بخرید. اجازه دهید کمی بیشتر بحث پیش برود. با جملهای مثل: “ابتدا دوست دارم نظرات همکارم خانم / آقای فلانی را بشنوم و بعد نظرم را بگویم” میتوانید برای خود زمان بخرید.
- عمق رابطه را با درونگراها تجربه کنید
درونگراها معمولاً علاقه دارند که بیشتر تحلیل کنند، بیشتر ببینند و بیشتر بشنوند. وقتی با کسی صحبت میکنند، با نگاه عمیقتری و جزئینگرتری به او، حالات او را بیشتر درک کنند.
بهعلاوه، به دلیل سکون و آرامش بیشتری که افراد درونگرا دارند، آنها بیشتر به احساسات خود توجه میکنند، بیشتر به آن اعتماد میکنند. در صحبت کردنشان، به جای اینکه صرفاً به نکات خارجی توجه کنند، به حالات درونی و احساسی خود نیز توجه میکنند که این کار باعث میشوند دیگران به آنها بیشتر اعتماد کنند و روابط عمیقتر و پایدارتری ایجاد کنند.
-
- راهکار
یکی از کارهای رهبران درونگرا که عملکرد بهتری نسبت به سایرین دارند و انجام میهند، این است که در جلسات و دورهمیها، اولین نفر را پیدا میکنند، بعد از آن با همراهی با این شخص، تک به تک به دیدار سایر حضار میروند و زحمت شکستن آن لحظه سکوت اولیه را، به همراه برونگرایشان میدهند.
شما نیز به عنوان مدیر سازمان یا مدیر منابع انسانی، با در نظر گرفتن این نکته در فرایند آنبردینگ همکاران جدید و توجه به این نکته که آن شخص برونگرا هست یا درونگرا، میتوانید از راهنمای او بخواهید که اگر درونگرا بود، راهنما شخصاً او را به همکاران معرفی کند (اسم، موقعیت شغلی، خلاصهای از تجارب). اگر برونگرا بود، راهنما بعد از اینکه توجه همکاران را جلب کرد، از کارمند جدید بخواهد که خودش را معرفی کند (اسم، موقعیت، خلاصهای از تجارب).
- درونگراهای سازشگر
درونگراها به مراتب از برونگراها انعطافپذیرتر هستند. پذیرش آنان نسبت به تغییرات بالاتر از برونگراها است. این مورد یکی از عوامل قدرت رهبران درونگرا است.
بهعلاوه، تمایل آنها برای اینکه بیشتر برونگرا شوند و یکی از انگیزههای اصلی آنان، برای پذیرش شغلها و کارهایی هست که برونگراها حاضر به انجام آن نمیشوند. آنها به نوعی همیشه در حال به چالش کشیدن خود و بیرون آمدن از محدوده امنشان هستند.
درواقع، توانایی برونگراها برای شغلهای برونگرا طبیعتاً بیشتر است. اما درونگراها به دلیل انگیزه بالاتری که دارند، همچنین بینش بر این نکته که آنان با بقیه آدمها راحت نیستند، این شغلها را با دستان گشوده میپذیرند تا خود را تقویت و از محدوده امن خارج شوند.
مدیر عامل گوگل، لری پیج هم یک درونگراست و به گفته خودش، یکی از چالشهای همیشگی اون صحبت در جمع است که همین کار باعث شده هرروز کمی از محدوده امن خود خارج شود.
- به سادگی، در استخدام به کار برید
اگر با دید جذب و استخدام انسانها را به صورت کلی از دید درونگرایی و برونگرایی بررسی کنیم، استخدام افراد درونگرایی که انگیزهبالایی برای شغلهای برونگرا داشته باشند، میتواند عملکرد به مراتب بهتری نسبت به شخص برونگرا داشته باشد.
میتوان اینگونه گفت که شخص یا رهبران درونگرا، با انتخاب شغل برونگرا، شغل خود را معنی بیشتری بخشیده است. گویی این شخص جدای از اینکه در حال تلاش برای کار خود است، در حال جنگیدن برای تغییر شخص خود نیز است که به وجود آمدن همین معنا، باعث پایداری بیشتر فرد در شغل نیز خواهد شد.
- مهارتهایتان را به سادگی به کار برید!
شاید برای شما راحت نباشد که حرفها و ایدههایتان را بیان کنید، در جلسات، اولین نفر صحبت کنید، جلسه را در دست بگیرید. اما هیچ اشکالی ندارد، شما بسیار انعطافپذیر هستید. توانایی ایجاد روابط عمیق دارید و بسیار خوب به جزئیات توجه میکنید و گوش میدهید. این ابزار برای شما به عنوان رهبران درونگرا، برای اینکه عملکردی بسیار بهتر از رقبای برونگرایتان داشته باشید، کفایت میکند.
به یاد داشته باشید…
رهبران درونگرا به علت ویژگیهایی که دارند، میتوانند قدرت را در دست بگیرند و بهترین رهبری را اجرا کنند. افراد درونگرا بسیار نتایج خوبی را از خود برجای میگذارند.
نظرات شما