ویژگی های رهبر در سازمان
ویژگی های رهبر در سازمان را شاید ازطریق تفاوتهایی که با «مدیران» در سازمان دارند، بهتر بتوان شناخت. این تفاوتها چیزی فراتر از پستهای اینستاگرامی است که گفته میشود مثلاً رهبران با کارمندان همراه میشوند ولی مدیران به کارمندان دستور میدهند، رهبران میخواهند کارمندان را رشد دهند اما مدیران میخواهند از کارمندان استفاده کنند یا این که رهبران چشمانداز را نشان میدهند ولی مدیران صرفاً کاری که باید انجام شود را میگویند. اما آیا واقعاً این موارد باعث تفاوت مدیریت و رهبری میشود؟ آیا «مدیر» بودن چیز بدی است و «رهبر» بودن چیز خوبی است و در سازمان همه باید رهبر خوبی باشند؟ ما در این مقاله ویژگی های رهبر در سازمان از سیمپل اچ آر همانند رویکردی که در کل ساختار خود داریم، از زاویه دید متفاوتی به خصوصیات رهبر در سازمان و تفاوت بین مدیریت و رهبری نگاه میکنیم و سعی میکنیم این دیدگاه را تا جای ممکن، ساده و قابل اجرا کنیم.
آیا مدیریت با رهبری تفاوت دارد؟
رهبری و مدیریت واقعاً از یکدیگر متفاوتند؛ اما نه به خاطر دلایلی که بیشتر مردم فکر میکنند. تفاوت بین خصوصیات و ویژگی های رهبر در سازمان و مدیریت، هیچ ارتباطی به ویژگیهای رفتاری مثل «کاریزماتیک» بودن ندارد و دلیل این که دنیا، رهبران کمی در خود دارد هم نیست و صد البته که «رهبری» از «مدیریت» بهتر نیست؛ دو مقوله جدا هستند و هر دو و همزمان در سازمان ضروری هستند. مدیریت و رهبری دو اتفاق متفاوت و مکمل یکدیگر در سازمان هستند که هر کدام فعالیتهای خاص خود را دارند (که در مقاله سبک های رهبری و سبک های مدیریت بیان شده است)، اما هدف هر دو آنها، موفقیت و افزایش بهرهوری در سازمان است.
عدم وجود رهبر در سازمان چه پیامدهایی دارد؟
در حال حاضر بیشتر سازمانها مدیر دارند، حتی «بیش از نیاز» هم دارند. ما نیاز داریم که ظرفیت خود را برای توسعه و پرورش رهبران بیشتر کنیم. سازمانهای موفق صبر نمیکنند تا رهبران پیدا شوند، آنها بهدنبال رهبران میروند، آنها را پیدا میکنند، میسازند و پرورش میدهند. بدون شک با انتخاب درست این افراد و پرورش آنها در هر سازمانی، میتوان رهبران را ساخت. اما باید بدانیم که رهبری قوی، بدون داشتن مدیر قوی به شکست منجر میشود. درواقع میتوان گفت که رهبری و مدیریت در سازمان باید با یکدیگر متناسب پیش روند تا ویژگی های رهبر در سازمان خود را نشان دهد.
اما سازمانها وقتی به آموزش دادن افراد برای سِمتهای ارشد میرسند، کاملاً این قضیه را فراموش کرده و تلاش میکنند افرادی بسازند که هم میتوانند مدیریت کنند هم رهبری. آنها تلاش میکنند تا «رهبران مدیر» بسازند؛ تلاشی کاملاً بیهوده که هم مدیر را خراب میکند و هم رهبر را. اما زمانی که تفاوت اساسی بین این دو را متوجه شوند، میتوانند افراد را رشد و توسعه دهند.
تفاوت ویژگی های رهبر در سازمان با مدیریت
مدیریت درباره حل کردن مشکلات پیچیده بوده و در پاسخ به نیاز صنایع امروزه بهوجود آمده است. کسب و کارهای امروزی بهشدت پیچیده شدهاند و نیاز دارند تا افرادی باشند تا این پیچیدگیها را درک و کنترل کنند. بدون مدیریت سازمانها، بینظم میشوند و پروسهها و فرایندهایشان درست انجام نمیشود؛ بهطوریکه بقای آنها به خطر خواهد افتاد. یک مدیریت خوب، نظم، استمرار و ثبات را در حوزههای مختلف مثل سودآوری و کیفیت به سازمان میدهد، KPI برای حوزههای مختلف سازمان تعریف میکند و تلاش میکند بهرهوری سازمان را حفظ و افزایش دهد.
از تفاوت ویژگی های رهبر در سازمان با مدیریت میتوان گفت که رهبر، درباره دستوپنجه نرم کردن با تغییرات است. دلیلی که این روزها اسم رهبری را بیش از گذشته میشنویم این است که دنیای امروز، بسیار بیشتر از گذشته در حال تغییر است و همچنین این تغییر، خیلی سریعتر از چند دهه گذشته در حال رخ دادن است؛ تغییر در شیوه کارکردن پرسنل با آمدن کرونا، ساختار سازمانی و تغییر در آن با آمدن Chat GPT، تغییر در رفتار پرسنل با آمدن نسل آلفا و نسل زد و این سیل تغییرات به همین روال ادامه دارد و درحال بیشتر شدن است. دیگر فرمول قدیمی که کاری را که دیروز انجام میدادید، ۵ درصد بهبود ببخشید تا موفق شوید، برای موفقیت سازمانی پاسخگو نیست. تغییرات اساسی در زمان کوتاه نیاز است تا سازمان موفق شود و هرچه تغییرات بیشتر باشد، نیاز به رهبری بیشتر است. (مقاله تاثیر استفاده از هوش مصنوعی ChatGPT در سازمان و آینده کسب و کار میتواند دید کلی درباره آینده کسب و کارها بعد از این هوش مصنوعی را نشان دهد.)
تفاوت ویژگی های رهبر در سازمان و مدیریت در واقعیت
برای درک بهتر تفاوت ویژگی های رهبر در سازمان و مدیریت، توجه به این مثال میتواند کمک کند. یک ارتش در دورانی که جنگ نیست، نیاز به یک «مدیر» دارد تا نیازهای روزمره آنها را برطرف کند. یک ساختار هرمی عریض و طویل میتواند مناسب باشد، اما همان ارتش در زمان جنگ، نیاز به رهبر دارد و نه تنها یک رهبر، بلکه رهبرانی در کل ساختار خود که هرکدام بتوانند در زمان مواجه با شرایط جدید جنگ، واکنش مناسبی را اتخاذ کنند. هیچ فردی «برنامه اجرایی» یا «روش توسعه» در زمان جنگ را ارائه نمیکند؛ زیرا کند هستند و شرایط جنگ با سرعت بسیار زیادی در تغییر است، مثل شرایط بازار امروزی. برای همین نیاز است لایههای مختلف رهبری در کل سازمان وابسته به شرایط جنگ اقدام کنند.
تفاوت اصلی بین ویژگی های رهبر در سازمان و مدیریت در این است که «مدیریت» با پیچیدگیها سروکار دارد و «رهبری» با تغییرات. البته هر دو آنها در تلاش هستند که این سه کار را انجام دهند:
- تصمیمگیری درباره این که چه کاری لازم است انجام شود.
- درست کردن تیم اجرایی درباره تصمیمی که گرفته شده است.
- نظارت کردن بر این که تصمیم گرفته شده و اعضای انتخاب شده، واقعاً کار را انجام دهند.
سازمانها برای «مدیریت» کردن، ابتدا برنامهریزی بودجه را انجام میدهند، تارگتگذاری و اهداف خود را برای آینده مشخص میکنند (یک ماه یا یک سال آینده) و گامهای اجرایی با جزئیات بالا برای رسیدن به آنها را مشخص میکنند و سپس منابع مورد نیاز را برای رسیدن به آن اهداف، اختصاص میدهند. اما در آن طرف سازمانها، باتوجه به ویژگی های رهبر در سازمان و برای «رهبری»، در اولین قدم، ویژن و آینده دلخواه خود را ترسیم میکنند (معمولاً طولانیمدتتر از برنامههای مدیریت) و سپس استراتژیها را برای تغییر دادن شرایط، به نحوی که به آینده دلخواه برسند، طراحی میکنند.
وظیفه رهبر در سازمان چیست؟
مدیر تلاش میکند که سازمان را ازطریق برنامهریزی و منابع انسانی به اهدافش برساند. با ایجاد کردن یک ساختار سازمانی، طراحی کردن مشاغل، پرکردن آن مشاغل با افراد دارای صلاحیت، برگزاری جلسات برای بیان برنامه اجرایی سازمان، تفویض وظایف و اختیار به افراد برای رسیدن به اهداف و نظارت بر نحوه عملکرد کل این ساختار. اما وظیفه رهبر، بهعلت ویژگی های رهبر در سازمان این است که باتوجه به تغییرات مورد نیازی که سازمان قرار است انجام دهد، افراد را با آن تغییرات همراستا کند. این افراد، همان اشخاصی هستند که ویژن سازمان را درک و ساختار سازمان را طراحی میکنند.
نظرات شما