موفقیت مدیران هندی
موفقیت مدیران هندی یکی از قابل توجهترین موضوعات است؛ چراکه این افراد همیشه درمیان مدیران برتر قرار دارند. برای اینکه بدانیم چرا مدیران هندی درحال پیشرفت هستند، نیاز است کمی به فرهنگ کشورشان نگاه کنیم؛ با یک سرچ ساده میتوان دید که امروزه برترین مدیران عامل جهان، ازبین مردم کشور هند درحال انتخاب شدن هستند و این اتفاق، تنها در حوزه تکنولوژی نیست؛ بلکه در سایر حوزهها مانند خدمات، بانکداری و خردهفروشی نیز درحال اتفاق افتادن است.
در این مقاله موفقیت مدیران هندی از سیمپل اچ آر، مطابق همیشه تلاش میکنیم با نگاهی عمیق و درعین حال ساده به فرهنگ کشور هند، دلایل موفقیت آنان را در دنیا پیدا کنیم. برای این کار، بهسراغ آقای «بانگا» (Ajay Banga)، مدیر ارشد اجرایی مسترکارت (master card)، که در حدود یک ماه پیش، بهعنوان رئیس بانک جهانی انتخاب شدهاست، رفتهایم. او درحالی در سن ۶۳ سالگی به این سِمت نائل شده که او را مدیر باارزشترین بنگاه اقتصادی جهان، حتی بالاتر از ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت، قرار داده است.
دلایل موفقیت مدیران هندی
در ادامه، ۴ دلیلی که به موفقیت مدیران هندی کمک کرده است را مرور میکنیم.
- زبان و فرهنگ انگلیسی
مهمترین عامل موفقیت مدیران هندی و حتی سایر افراد این کشور، سیستم آموزشی قوی، علیالخصوص در استفاده از زبان انگلیسی است که نهتنها به آموزش زبان انگلیسی میپردازند، بلکه نحوه تفکر انگلیسی را نیز آموزش میدهند. نتیجه این کار، پرورش افرادی است که قابلیت و قدرت جابهجایی در کل دنیا را پیدا میکنند. علاوهبر این، سیستم آموزشی هند بسیار پررقابت است و برای استفاده کردن از تحصیلات دولتی باکیفیت، دانشآموزان باید خیلی سخت تلاش کنند.
- بزرگ شدن با فرقهها
درحالی که یکی از دغدغههای اصلی کسب و کارهای امروزی این است که بتوانند تنوع را در سازمان خود حفظ و مدیریت کنند (diversity)، این مسئله از قبل برای هندیها حل شده است! تصور مردم این است که هندیها تقریباً همه به یکدیگر شبیه هستند؛ اما در واقعیت، آنها ازنظر تعدد ادیان، سطح طبقاتی، درآمد، زبان و حتی مدل پوشش، با یکدیگر تفاوتهای فراوانی دارند. در زمین فوتبال مدرسه، شما با پسر یک خدماتی، پسر یک خانواده فوتبال و پسر یک خانواده ادیان خاص، همبازی خواهید شد که این، یکی از دلایل موفقیت مدیران هندی و سایر افراد این کشور است.
- دیدگاه تحلیلی
معمولاً مدیرعاملهای هندی، یک مدرک مهندسی یا یک رشته اقتصادی، تحلیلی دارند. بهصورت کلی، یک ویژگی که مدیران هندی به آن مشهود هستند، تصمیمگیری با اعداد و حقایق است. جمله مشهور بین این مدیران این است: «اجازه بده اطلاعات واقعی را بررسی کنیم.»
علاوهبر این، یکی از دلایل موفقیت مدیران هندی این است که چون شما در دوران تحصیل خود در مدرسهای هستید که بهترینهای شهر و کشور در آن، درحال تحصیل هستند، هیچ گاه نمیتوانید مغرور شوید و شوآف راه بیاندازید. همیشه این احتمال وجود دارد که افرادی که در آن جا هستند، از شما باهوشتر باشند و بیشتر از شما بدانند. به همین خاطر، شما از همان ابتدا یاد میگیرید که متواضع باشید، بیشتر بهدنبال یادگرفتن از دیگران باشید و همین ویژگی، بهطرز معجزهآسایی روابط شما را بهبود میبخشد. شما یاد میگیرد که باهوشترین فرد کلاس، بهترین فرد آن جا نمیشود و برای بهترین شدن، باید بتوانید با دیگران کار کنید.
- مدیریت پیچیدگی
یکی دیگر از عوامل موفقیت مدیران هندی، مهارت حل کردن پیچیدگیهاست که شما در این کشور یاد میگیرید. شما در هند سیستم اقتصادی مهندسی شده و درستی ندارید و برای اینکه بتوانید کار خود را انجام دهید و به مشکلی نخورید، باید یاد بگیرید که کاری کنید تا این سیستم برای شما کار کند. همچنین با در نظر گرفتن اینکه این سیستم، توسط افرادی مدیریت میشود که هرکدام از فرهنگ، دین و گذشتهای بسیار متفاوت از یکدیگر هستند، کاری که باید انجام دهید، بسیار دشوارتر میشود.
به سادگی، هندی شوید
شاید اگر کمی دقیقتر به دلایل موفقیت مدیران هندی نگاه کنیم، ما در جنبههای مختلفی مانند این کشور هستیم. حتی سیستم و نظام اقتصادی ما، از هند هم شرایط سختتری دارد و مدیران کسب و کاری که در ایران مشغول به کار هستند، به مراتب، با شرایط سختتری از هند سروکار دارند؛ زیرا حداقل آنان میتوانند با دنیا تعامل کنند و حساب بانکی بینالمللی داشته باشند.
اما نکتهای که میتوان از هند به فرهنگ خود اضافه کرد، توانایی تحمل و ایجاد همکاری در بین افراد با دیدگاهها و فرهنگهای کاملاً متفاوت است که درحال حاضر نیز ما در کشور خود، بهنوعی خاص، درگیر آن هستیم. این شما هستید که بهعنوان مدیرمنابع انسانی یا مدیر سازمان باید بتوانید شرایطی ایجاد کنید که افراد با هر دیدگاه سیاسی و مذهبی که دارند، بتوانند در محیط کار با یکدیگر همکاری کنند و منافع این همکاری بهرهمند شوند.
این درحالی است که گاهی میبینیم که سازمانها درحال یکپارچهسازی کل ساختار منابع انسانی خود هستند و این کار را حتی تا جایی پیش میبرند که برای مثال، یک سازمان در تهران، تنها از یک محله خاص شهر استخدام میکند. بدون شک، انجام این کار، شما را در پیشگیری از خیلی اتفاقات کمک خواهد کرد؛ اما در بهرهبردن از بسیاری از موارد، که برای شکلگیری، نیاز به دیدگاههای متفاوت و تعامل است، بینسیب خواهید ماند و مدیریت خود را نیز تضعیف کردهاید.
نظرات شما