غرور کاذب در مدیریت | چگونه غرور کاذب در مدیریت را ازبین ببریم؟

غرور کاذب در مدیریت و مقابله با آن

غرور کاذب در مدیریت از واکنش‌هایی است که گریبان‌گیر بسیاری از مدیران می‌شود. یکی از اتفاقات رایج برای انسان‌ها وقتی که قدرت پیدا می‌کنند، می‌افتد، احساس غرور و خودبینی است. شنیده‌ایم که می‌گویند فلان مدیرعامل هیچ درکی از پرسنل خود ندارد. اصلاً جاهایی که ما رفت و آمد می‌کنیم، نمی‌آید و یا وعده غذاییش را جدای از سایر همکاران می‌خورند. البته که سازمان‌های فعال در حوزه آموزش و خدمات به مدیران، با استفاده از این غرور و خودبینی برخی از مدیران، به نحو احسنت در حال فعالیت هستند که هدف اصلیشان برگزار کردن همایش‌ها و دورهمی‌های VIP برای برطرف کردن این احساس خودبینی در لایه مدیران سازمان‌ها است.

حال آنکه می‌شنویم و می‌بینیم در سازمان‌های موفق دنیا، حتی اتاق‌های شخصی مدیران در حال جمع شدن هستند و مدیران در کنار سایر کارمندان می‌نشینند و کار می‌کنند.(و سازمان فلت نیست). در این مقاله غرور کاذب در مدیریت در سیمپل اچ آر می‌خواهیم بررسی کنیم که چگونه باید با این احساس نامناسب برخورد کنیم.

غرور کاذب در مدیریت و ایجاد قدرت

چرا با اینکه می‌دانیم احساس غرور همیشه چیزی بدی نیست اما نسبت به غرور حساس هستیم؟ منظور ما در اینجا، غرور کاذب در مدیریت است؛ غروری که باعث می‌شود خود را مجزا از سازمان و افراد تیممان بدانیم. غروری که حتی باعث می‌شود قبول نکنیم که از افراد تیممان دور هستیم.

آزمایش این کار هم بارها تست شده است. برای مثال با دو گروه مختلف آزمایشی انجام شد که در طی آزمایش اول، به گروه گفته شد که به لحظاتی که در زندگی در اوج قدرت بودید فکر کنید و آن را تصور کنید. به گروه دوم گفته شد که به لحظاتی که احساس ضعف شدیدی داشتید فکر کنید. سپس به هر دو گروه یک تاس داده شد و گفتند چقدر احتمال می‌دهید عددی که تاس می‌ریزید را درست حدس بزنید؟

درحالی که گروه دوم، چیزی حدود پنجاه درصد حدس زدند که عدد درست را خواهند گفت، تقریباً در گروه اول، که به لحظات پرقدرت خود فکر کرده بودند، این عدد صد درصد بود! یعنی تمام افراد حدس زدند عددی که تاس می‌ریزند را درست خواهند گفت.

چرا این آزمایش حائز اهمیت است؟ زیرا شانس دو گروه کاملاً با یکدیگر مشابه است و هیچ عاملی برای اینکه مشخص کند شخصی حدس بهتری خواهد زد، وجود ندارد.

وقتی با چند دقیقه فکر کردن به لحظات پرقدرت، این چنین موضوعی، توانایی خود را به نادرست زیاد خواهیم دید در موضع قدرت بودن در سازمان در زمان طولانی با ایجاد غرور کاذب در مدیریت چه کاری با ما خواهد کرد؟

نتایج غرور کاذب در مدیریت

غرور کاذب در مدیریت مانند هر ویژگی منفی دیگری، نتایج خوبی را به دنبال نخواهد داشت. اما ببینیم تأثیرات احساس قدرت بیش از اندازه چگونه است.

• قدرت و کاهش درک

در طی یک آزمایش به گروهی گفته شد که به موفق‌ترین و پولدارترین افراد شهر فکر کنند. سپس وضعیت خود را در جدول از نظر موفقیت و ثروت مشخص کنند. به گروه مشابهی دیگر گفته شد که به فقیرترین افراد در شهر فکر و موقعیت خود را در جدول ثبت کنند. نتیجه قابل پیش‌بینی است. گروهی که به افراد پولدار فکر کرده بودند، خود را پایین‌تر از آن گروهی که به افراد فقیر فکر کرده بودند، قرار دادند. با وجود اینکه وضعیت دو گروه مشابه یکدیگر بود.

اما نکته جالب بعد از انجام آزمایش بود. یکی از ملاک‌های هوش هیجانی، قدرت درک احساس نفر مقابل است. بعد از اینکه این آزمایش انجام شد، از افراد خواستند تا احساس شخصی را که روبه‌رویشان است بیان کنند. گروهی که احساس قدرت بیشتری داشتند، یعنی خود را با فقیرترین افراد مقایسه کرده بودند، در تشخیص احساس افراد پیش رویشان ضعیف‌تر از آن گروهی که احساس ضعف داشتند، عمل کردند.

• پارادوکس قدرت

هرچه روابط بیشتری داشته باشید، قدرت بیشتری خواهید داشت و هرچه قدرت بیشتری داشته باشید، کمتر به روابطتان اهمیت خواهید داد و کمتر آن را می‌بینید.

دلیل این اتفاق پارادوکسی، خودبینی است که به دلیل قدرت در مدیر و ایجاد غرور کاذب در مدیریت ایجاد می‌شود. کمتر دیدن روابطتتان اثرگذاری شما را از بین خواهد برد. شما نمی‌توانید افرادی که نمی‌بینید را هدایت کنید. شما نمی‌توانید افرادی که نمی‌بینید را انگیزه ببخشید. شما از آن‌ها جدا می‌شوید و اگر از افراد سازمانتان جدا شوید، هیچ چیزی آن را جبران نخواهد کرد.

راه های جلوگیری از غرور کاذب در مدیریت

اما در ادامه این مقاله سیمپل اچ آر راه های جلوگیری از غرور کاذب در مدیریت سازمان را پیشنهاد خواهیم داد که شما به عنوان مدیر سازمان خود می‌توانید انجام دهید. علاوه بر این، به عنوان مدیر منابع انسانی سازمان باید تلاش کنید تا این فرهنگ در سازمان ایجاد شود.

• «نمی‌دونم» را گسترش دهید

باید برخلاف جهت غرور کاذب در مدیریت حرکت کنید. یکی از این راه‌ها، گسترش جمله «نمی‌دانم» است. قرار نیست شما جواب همه سؤالات و مسائل را بدانید. اگر هم می‌دانید، قرار نیست همیشه جواب دهید؛ بلکه با بیان «نمی‌دانم» های هدفمند، احساس توانمندی و قدرت در اعضای تیمتان ایجاد می‌کنید و از درصد دور بودن خودتان نسبت به اعضا، کاهش می‌دهید.

• سهم‌ همه را یکی کنید

اینکه در جلسات، شما بیشتر از بقیه صحبت کنید و یا صحبت دیگران را قطع کنید، خواسته یا ناخواسته، یکی از عوامل خطرناک دورکننده شما از تیم است. هرکسی با سهم مساوی، حق استفاده از منابع شرکت را دارد (یا حداقل با اختلاف کم یا قابل درک).

اگر جلسه برگزار می‌کنید، زمان صحبت هرفرد را در یک بازه در نظر بگیرید. اگر لوازم پذیرایی می‌گیرید، لوازم پذیرایی اتاق خودتان یا میز خودتان با لوازم خوراکی میز کارمندانتان یکی باشد. اگر جشن می‌گیرید، محل نشستن شما متفاوت از کارمندانتان نباشد.

• کانال ارتباط مستقیم

برای جلوگیری از غرور کاذب در مدیریت ، همیشه راه ارتباط مستقیم بدون واسطه با کارمندانتان در نظر بگیرید. این کانال ارتباط مستقیم مانند سوپاپ اطمینان است. مانند چراغ خطر، وقتی به صدا درآمد، می‌دانید که سیستم در جایی دچار خطا است که به این مرحله رسیده است.

اما نکته اینجاست که این سوپاپ اطمینان، کانال ارتباط مستقیم را باید در نظر بگیرید. اینکه هرکسی با شما کار دارد، به معاونتان بگوید یا نامه بزند تا بعداً شما بررسی کنید و یا اصلاً هیچگونه ارتباطی با پرسنلتان نداشته باشید، ممکن است تمرکز شما را افزایش دهد، اما قطعاً از اتفاقات داخل سازمان بی‌خبرتان خواهد گذاشت و شما باید همیشه آماده سوپرایز باشید.

به سادگی، مغرور نشوید

غرور و خودبینی، یکی از معضلات اصلی فعالیت در سمت مدیریت در سازمان است که تلاش شد با بیان راه‌حل‌هایی ساده و کاربردی، از عواقب اتفاق غرور کاذب در مدیریت جلوگیری شود.