نحوه انتخاب مدیرعامل
نحوه انتخاب مدیرعامل برای شرکتها و هلدینگها، همواره یکی از چالشهای اساسی منابع انسانی سازمان و هیأتمدیره است. البته که معمولاً توصیه کارشناسان بر این است که مدیران سازمان از دل آن بیرون بیایند و شخص خارجی برای این کار انتخاب نشود، اما دلیلی که این ایده در میز هیئتمدیره رد میشود، نداشتن تجربه مدیرعاملی در پرسنل است.
علاوهبر اینها، نحوه جذب و استخدام داخلی، در جستجوهایی که از خارج از سازمان برای گزینش مدیرعامل انجام میشود، هیئتمدیره و منابع انسانی بهدنبال شخصی هستند که حتماً دارای تجربه مشابه باشد. اما در این مقاله سیمپل اچ آر، نشان خواهیم داد که چرا مدیرعامل تازه کار بهترعمل میکند، چرا استخدام مدیران عامل بیتجربه میتواند گزینه به مراتب بهتری برای سازمانها باشد.
چرا در انتخاب مدیرعامل، از افراد باتجربه استفاده میشود؟
موضوعی که وجود دارد این است که چرا در انتخاب مدیرعامل، از افراد باتجربه استفاده میشود؟ هیئتمدیره وقتی دنبال مدیرعامل باشد، میداند که انتخاب اشتباه میتواند به داراییهایشان لطمه بزند. بنابراین، آنها در نحوه انتخاب مدیرعامل در بسیاری از موارد نهتنها به ظرفیت مثبت یک نامزد توجه میکنند، بلکه بر خطر جنبههای منفی نیز توجه دارند و تلاش بر ریسکنکردن است و میپرسند:
- مطمئنترین انتخاب چه کسی است؟
- کدامیک از نامزدها کمترین احتمال شکست را دارد؟ مدیرعامل تازه کار یا باتجربه؟
در آخر هم اغلب جوابشان انتخاب نامزدی است که سابقه تجربه کاری در سمت مشابه را داشته باشد (درصورتی که اگر هیئتمدیره بهدنبال سمت مشابه در صنعت مشابه نباشد.)
سهم مدیران ارشد اجرایی تازه استخدام شده که سابقه کار در این جایگاه شغلی را داشتهاند، از سال ۱۹۹۷ چهار برابر شده و امروزه نزدیک به ۱۶ درصد است.
مدیران عامل پیراهنپارهکرده، گزینههای بسیار خوبی هستند. ولی تحقیقات جدید به این نتیجه رسیده است که اغلب برای هیئتمدیره، هزینههای سنگینی دربر دارد.
محققان در مطالعه ۸۵۵ مورد از S&P 500 مدیران ارشد اجرایی که طی یک دوره ۲۰ ساله منصوب شدهاند، دریافتند که از بین آنها، مدیرانی که قبلاً در این شغل فعالیت داشتند، همواره در میانمدت تا بلندمدت، نسبت به همتایان مدیرعامل تازهکار خود و برخلاف تصور، عملکرد ضعیفتری داشتند.
اینگونه به نظر میرسد که در مسیر نحوه انتخاب مدیرعامل، برخلاف سایر شغلها که هرچه بیشتر «سازمان» تجربه کنید و سالهای بیشتری فعالیت کنید، عملکرد بهتری خواهید داشت. اما اینگونه عمل نخواهد کرد!
بین مدیران ارشد اجرایی که در دو شرکت به شکل متوالی ریاست میکردند، ۷۰ درصد در همان دفعهی اول، عملکرد بهتری داشتند.
چرا مدیرعامل های باتجربه انتخاب مناسبی نیستند؟
بیایید ببینیم چرا در نحوه انتخاب مدیرعامل ، افراد باتجربه انتخاب مناسبی نیستند؟ گروه محققان با بررسی ۵۰ مدیر عامل در سازمانهای مختلف، به این باور رسیدهاند که این اتفاق به این دلیل میافتد که آنها به عملکردشان در شغل قبلی متوسل میشوند؛ در شغلی که باید با هربار تغییر، کل ساختار فکری و نگرشی خود را تغییر دهند. طبیعتاً این کار بسیار دشوار است.
بهعلاوه، بیش از اندازه درگیرِ کاهش هزینهها میشوند؛ زیرا باتوجه به دید عمیقتری که نسبت به شیوه انجام کارها دارند، میتوانند به راحتی نقاطی که دچار هزینههای اضافی هست را پیدا کنند و با کاهش هزینهها در ابتدای ورودشان، دل هیئتمدیره را بهدست آورند، اما نسبت به مدیرعامل تازهکار که تمایل بیشتری به رشد درآمد دارند، عقب میمانند.
به زبان ساده، کهنهکاران بیشتر رشد و پیشرفت سازمان را با کاهش هزینه و بهبود فرایندها ایجاد میکنند. در حالی که تازهواردان بدون توجه به هزینهها، به دنبال ایجاد درآمدزاییهای جدید و جذابتر برای سازمان هستند. درنتیجه و در کوتاهمدت، مدیران کهنهکار عملکرد بهتری دارند؛ اما در بلندمدت، بازی دست تازهواردان است.
بهعلاوه، انتخاب مدیرعامل تازه کار به احتمال زیاد (یعنی به طور متوسط ۹ سال) نسبت به مدیران ارشد اجرایی باتجربهتر (شش سال) در این نقش میمانند.
البته مدیران ارشد اجرایی کهنهکار معمولاً دایره روابط گستردهتری دارد. در کشوری مثل ایران که مسائل مالی و مالیاتی در همه سازمانها تقریباً تا حدی مدیرعامل را درگیر میکند، مدیران عامل کهنهکار به دلیل آشنایی که با این سیستم دارند، در این مسائل موفقتر عمل میکنند.
انتخاب مدیرعامل تازه کار یا باتجربه؟
حال سؤالی که مطرح میشود این است که در نحوه انتخاب مدیرعامل ، بین انتخاب افراد تازهکار یا باتجربه، کدام گزینه مناسبتر است؟ مثل هر سؤالی، جواب هیچ موضوعی در منابع انسانی قطعی نیست و جواب «بستگی دارد» است. یعنی اینکه همیشه برگزیدن مدیرعامل تازهکار قطعاً بهتر نیست!
و اگرچه این تحقیق نشان میدهد که مدیران عامل کهنهکار بیش از حد بر کاهش هزینهها تمرکز میکنند، اما درک آنها از اهمیت نتایج کوتاهمدت، میتواند یک امتیاز مثبت برای سازمانی باشد که چراغ قرمزش روشن است.
به همین خاطر هیئت مدیره ممکن است ترجیح دهد بهجای جانشین آزمایشنشده، استخدام بیرونی باسابقه را در شرکت داشته باشد.
انتخاب مدیرعامل برای شرکت شما باید با چه معیاری باشد؟
بیایید ببینیم که در نحوه انتخاب مدیرعامل برای شرکت شما، باید به چه معیاریتوجه شود؟
- اگر شما برای سازمانی که در شرف ورشکستی کامل و تعدیل نیرو است، مدیرعامل میخواهید و در حال حاضر نیاز به برنامه کوتاهمدت موفق با ریسک پایین دارد، احتمالاً مدیرعامل کهنهکار برای شما انتخاب منطقیتری باشد.
- اگر سازمانی هستید که شرایط فعلی مناسبی دارد و به دنبال رشد و توسعه پایدار و برنامههای بلندمدت است، احتمالاً استفاده از مدیرعامل تازهکار میتواند انتخاب مناسبتری باشد.
میتوان این انتخاب را از منظر دیگری نیز بررسی کرد:
- اگر برای سازمان شما، تصور میشود که با کنترلگری بیشتر، نظارت کاملتر، کاهش هزینهها و به صورت کلی، بهبود وضع فعلی به وضع مطلوب میرسد، مدیرعامل کهنهکار مناسب است. این انتخاب برای صنایع صنعتی ایران مثل صنایع فولاد، کالاهای تندمصرف و کارخانههای تولیدی، میتواند خوب کار کند.
- برای سازمانهای خدماتی و بهخصوص IT، که نیاز است هرسال فرایندهای خود را بهروز کنند، تکنولوژی جدید استفاده کنند و کارشان با مشتری (مصرفکننده) ارتباط خیلی نزدیکتری نسبت به صنایع صنعتی دارد، قطعاً به شخصی نیاز است که ایدههای جدید بیاورد، تغییرپذیر و آماده پذیرش چالش باشد. درواقع مدیرعامل تازهکار، شخصی است که به دنبالش هستیم.
بهسادگی مدیرعامل انتخاب کنید!
در پروسههای جذب و استخدام و نحوه انتخاب مدیرعامل، که ممکن است در برخی اوقات به یک سال هم به طول بیانجامد، مهمترین ملاک، تجربه شغلی مشابه، یعنی کار کردن به عنوان مدیرعامل نیست؛ بلکه باتوجه به نیاز ما از شخص و شرایط سازمان، ممکن است انتخاب فرد تازهکار، گزینه بهتری باشد.
- بهصورت کلی، اگر به دنبال ورود سازمان به بازارهای جدید و تغییرات اساسی و برنامههای بلندمدت هستیم، از مدیرعامل بیتجربه استفاده کنیم.
- اگر به دنبال کاهش هزینه و بهبود شرایط فعلی و فرایندها هستیم و برنامه کوتاهمدت اولویت ما است، مدیرعامل باتجربه انتخاب درست است.
نظرات شما