افزایش تمرکز در محیط کار با کاهش استفاده از اینستاگرام
افزایش تمرکز در محیط کار با کنترل استفاده از فضای مجازی به ویژه اینستاگرام به یک موضوعی تبدیل شده است که بسیاری از کارشناسان منابع انسانی به دنبال رعایت کردن آن هستند. این کارشناسان در سازمانهای امروزی، به دیدی بازتر و چندجانبهای نیاز دارند تا چالشهای پیش رو را حل کنند. از فرایندهای ذهنی و نحوه عملکرد مغز گرفته تا یادگیری اصول کدنویسی برای ایجاد تعامل بهتر با گروههای برنامهنویسی.
یکی از مسائلی که همواره با آن در محیط کار درگیر هستیم، سوشال مدیا و چک کردن مکرر آن و همچنین ازبین رفتن تمرکز پرسنل سازمان است. سیمپل اچ آر در این مقاله افزایش تمرکز در محیط کار، تلاش میکند تا با شفافسازی روندی که در مغز اتفاق میافتد، حداقل با دانش بیشتری نسبت به این قضیه نگاه کنیم و آن را درک کنیم. چنانچه میدانیم که درک درست مسئله، ۸۰ درصد راه حل است.
اهمیت افزایش تمرکز در محیط کار
اهمیت افزایش تمرکز در محیط کار از آن جایی قابل توجه است که با وجود حواسپرتیهای اطراف، مانند شبکههای اجتماعی، شاهد کاهش بازخورد از کارکنان خواهیم بود. این موضوع درمجموع همه کارمندان یک سازمان، باعث افت کیفیت پروژههای ارائه شده میشود که عاقبت بدی برای آن مجموعه در انتظار خواهد بود. اما چه کنیم که این تمرکزهای ناشی از سوشال مدیا به افت کیفیت کارمندان نیانجامد؟
محیطی را تصور کنید که کارکنان درحین انجام یک کار، بهطور مکرر، وظیفه خود را رها و موبایلشان را بررسی میکنند. بهنظر شما، حاصل این جریان چیست؟ قطعاً افت کیفیت کارها را دنبال خواهد داشت. در چنین شرایطی است که افزایش تمرکز در محیط کار با کنترل استفاده از فضای مجازی مدنظر فعالان در منابع انسانی قرار میگیرد.
اهمیت کنترل فضای مجازی در هنگام کار
برای این که بهتر بدانید اهمیت کنترل فضای مجازی در هنگام کار چیست و بهدنبال آن، چرا لازم است به فکر افزایش تمرکز در محیط کار باشیم، از شما دعوت میکنیم تا مثال زیر که پارهای از سخنان است را بخوانید:
دبیرستان بودم که اینستاگرام به محبوبیت زیادی رسید. حول سال ۲۰۱۲ بود که اینستاگرام قابلیتهای بیشتری اضافه کرد تا تعاملاتی مثل اشتراکگذاری عکس و فیلم راحتتر شود. بعدتر با اضافه شدن عکسهای آلبومی، کاربران مجموعه زیادی از عکسهای روزمرهی خودشان را در این شبکه بهاشتراک میگذاشتند.
من از قابلیتهای ارتباط جمعی اینستاگرام خیلی خوشم آمد؛ چون به منِ درونگرایی که خیلی دستوپاچلفتی بود و همیشه موقع صحبت رودررو خراب میکرد، فرصت میداد تا خودم را آنگونه که هستم (بدون اضطراب و دستپاچگیام) نشان دهم. عکس پروفایلم را یک نقل قول از فیلمی قدیمی گذاشتم که در آهنگ محبوبم مدام تکرار میشد. در فضای مجازی، من آزادتر و صمیمیتر بودم. در این شبکه، من با آدمهای زیادی دوست شدم که اگر رودررو بود، نمیتوانستم حتی صحبت کنم. اغلب هم راجعبه کلاسهایم غر میزدم.
اول کار، اصلاً بهنظر نمیآمد که استفاده من از اینستاگرام ضرری داشته باشد. ولی خیلی زود متوجه شدم که تمام هوش و حواسم معطوف به اینستاگرام است و توانایی ذهنیام کم شده. هروقت مشغول حل تکالیفم بودم، از شدت بیقراری، مدام اینستاگرام را چک میکردم. روزبهروز زمان بیشتری صرف میکردم و پستهای جدید را نگاه میانداختم. بدترین دوره هم وقتی بود که بهمدت یک ماه اینستاگرامم را غیرفعال کردم تا برای امتحان درس بخوانم.
اما جریان اینجا تمام نشد، چون بعد امتحان دوباره فعالیتم را شروع کردم. هیچ از خاطرم نمیرود که یک بار با خانواده، یک هفته به سفر رفتیم و من در تمام سفر نتوانستم گوشیام را چک کنم (چون مادرم اجازه نمیداد). گرچه چیزهایی که در اینستاگرام من را به خود مشغول کرده بودند، جز چندتا لایک بیخود و استوریهای مسخره چیزی نبودند، اما باز هم برایم مهم بود که حتماً ببینم دوستانم چه چیزهایی پست کردهاند.
میدانستم باید وقتم را با کارهای مفیدتری پر میکردم. مثلاً کتاب میخواندم یا مشغول یادگیری مهارتی میشدم. خودم را بارها سرزنش کردم و میکنم، اما انتخاب من، دست خودم نبود! بعدها متوجه شدم بستر همه شبکههای اجتماعی طوری ساخته شدهاند که اعتیادآور باشند. برای مثال، اعلاناتی که به مخاطب میفرستند، باعث ترشح دوپامین در مغز میشود؛ درست عین مواد مخدر. پس درنتیجه اعتیاد من به اینستاگرام، دست من نبود.
این مثال، تنها گوشهای از نمونههای بیشماری است که به افزایش تمرکز در محیط کار اشاره میکند. در ادامه به یک نمونه دیگر توجه کنید:
مکس فیشر، گزارشگر نیویورک تایمز، در کتاب جدید خود، «ماشین آشوب»، این گونه شرح میدهد: «عملکرد دوپامین به این شکل است که، مغز را وادار میکند رفتاری که باعث آزادسازی آن شده، بهطور مرتب تکرار کند… درواقع دوپامین مغز را با سامانه پاداش فریب میدهد و باعث تکرار یک رفتار خاص میشود. مثلاً یکی از شرطیسازیهایش این است که فقط یک لیوان دیگر بنوشید یا… یک ساعت دیگر در شبکههای مجازی وقت بگذرانید، حتی اگر ناراحت شوید.»
فیشر میگوید اعلانات برنامهها به خودیِ خود، مشکلساز نیستند؛ اما مشکل وقتی شروع میشود که بستر شبکههای اجتماعی آنها را با انگیزههای مثبت یکی میکنند. مثل لایکها، دنبالکنندهها، افزایش حلقههای دوستی و ثبت لحظات خوب خانوادگی، حیوانات خانگی و مناظر شگفتانگیز.
این مثال، یک نمونه واضح است که به ما میگوید فضای مجازی، علیالخصوص اینستاگرام باعث ازبین رفتن دقت افراد در هنگام انجام فعالیتهای خود است. درنتیجه موضوع بسیار مهم در این زمینه، افزایش تمرکز در محیط کار بوده که قابل تأمل است. مثالی دیگر در این رابطه را باهم میخوانیم:
روانشناس نیکولاس کارداراس، در کتاب جدید خود، دیوانگی دیجیتالی، توضیح میدهد که سازندگان پشتپردهی اینستاگرام، از عمد بستر این شبکه اجتماعی را طوری طراحی کردهاند که مخاطبانشان را معتاد به استفاده از این برنامه کنند. حتی با این که شواهد زیادی مبنیبر آسیبرسان بودن و خطرناک بودن اینستاگرام است، اما همچنان موفق بودهاند تا فعالیتشان را حفظ کنند (این موارد روی شبکههای اجتماعی دیگری مثل توییتر، یوتیوب، تیکتاک و بسیاری دیگر صدق میکند).
کاراداس بر یک مطالعهی دیگری استناد میکند که نشان میدهد دانشجویانی که بیش از سه ساعت در روز از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، از کمبود خواب شبانه یا عملکرد ضعیف دانشگاهی رنج میبرند. درضمن، این افراد بیشتر از بقیه به افسردگی، اعتیاد به مواد مخدر و اضطراب دچار بودند یا دست به خودکشی زدهاند. اما چرا؟ احتمالاً دلیلش مقایسه اشتباه اجتماعی است: عکسها، پستها و ویدیوهایی که میبینند. بهعبارتی، مرغ همسایه همیشه غاز است. علاوهبر این موضوع، درگیریهای ذهنی که پس آن بهوجود میآید، باعث میشود تا با پدیده افزایش تمرکز در محیط کار روبهرو نباشیم.
کارداراس در کتابش نوشته: «زنی را فرض کنید که بهتازگی طلاق گرفته. احتمالاً به اینستاگرام که سر بزند، انبوهی از پستهای مردم شاد، جشنهای زیاد، تصاویر خوشحالکننده و… را ببیند، نه؟ پس احساساتش بیشتر از قبل ملتهب میشود، چون احساس میکند فقط او است که شکستخورده است».
به یاد داشته باشید…
افزایش تمرکز در محیط کار با کنترل استفاده از فضای مجازی، یک موضوع بسیار مهمی است که نادیده گرفته میشود. اما کاهش استفاده از این برنامهها میتواند تأثیر چشمگیری در رشد و پیشرفت شما داشته باشد.
نظرات شما